مطالب علمی و تاریخی

مطالب علمی و تاریخی

بروزترین سایت علمی و تاریخی
مطالب علمی و تاریخی

مطالب علمی و تاریخی

بروزترین سایت علمی و تاریخی

جان ری

کلود برنارد فیزیولوژیست عمده قرن 19 در فرانسه بود و بیش از هرکس دیگر در غنای علم فیزیولوژی سهم داشت. وی تحصیلات خود را از هشت سالگی تحت راهنمایی یک کشیش ناحیه شروع کرد و بر زبان لاتین و دیگر موضوعات درسی احاطه یافت و بعدا در هنگام تحصیل در مدرسه یسوعی به شاگردان خصوصی زبان و ریاضیات می آموخت.

در 18 سالگی چون خانواده اش از تأمین مخارج وی عاجز بود به شهری در آن حوالی نقل مکان کرد و در آنجا شاگرد «م.میله» داروساز شد. مسئولیت اصلی او انجام کارهای روزمره و بی اهمیت داروخانه بود.

در نزدیکی داروخانه یک مدرسه دامپزشکی بود و کلود گاهگاهی برای آن دارو می برد. بعضی وقتها در آنجا می ماند و عملیات جراحی را که بر روی جانوران زنده صورت می گرفت تماشا می کرد. تشریح زنده او را به شدت مجذوب می ساخت و گاهی با استاد کار خود درباره آن به بحث می پرداخت. وقتی که تجربه وی بیشتر شد فرصت یافت که مواد ساده را تولید کند و اولین ماده ای که ساخت واکس کفش بود که به او غرور داد و به قول خود او «اینک می توانستم چیزی بسازم، دیگر مردی شده بودم»...

ادامه مطلب ...

آدریاس وسالیوس

آدریاس وسالیوس درست پیش از نیمه شب روز 31 دسامبر سال 1514 به دنیا آمد. جد پدری و پدر بزرگ او هر دو پزشک بودند. پدر وی داروسازی مورد احترام امپراطور ماکسی میلیان اول از خانواده هابسبورگ بود. با تشویق پدر برای دنبال کردن حرفه فامیلی ابتدا به دانشگاه لوواین در نزدیکی بروکسل در بلژیک رفت و سپس در رشته پزشکی در دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت.

استادان دانشگاه از کتابهای قدیمی مانند آثار جالینوس کالبد شناس یونانی برای تدریس استفاده می کردند، در صورتی که دستیارهای آنها به تشریح سر هم بندی شده ای می پرداختند وسالیوس ادعا می کرد که از قصابی در فروشگاه گوشت چیزهای بیشتری می تواند یاد بگیرد. در سال 1536 به لوواین که امکان مطالعه روی اسکلت انسان را داشت برگشت. در بیرون شهر به جسد مرد سارقی برخورد کرد که او را از استخوانها جدا کرده بودند. وسالیوس اسکلت را قطعه قطعه را با دقت مورد مطالعه قرار داد به طوری که با چشم بسته هم می توانست آنها را تشخیص دهد. وسالیوس در 5 دسامبر سال 1537 مدرک پزشکی خود را از دانشگاه گرفت و همانطور که تعهد کرده بود تدریس کالبد شناسی را با استفاده از تشریح انجام می داد. سخنرانیهای وسالیوس بی اندازه مقبولیت عام یافت دانشحویان سالن سخنرانی را برای مشاهده تشریحهای ماهرانه وی کاملا پر می کردند. وسالیوس برای نشان دادن جزئیات کار برای حضار زیاد یا در زمانی که جسدی برای تشریح در دسترس نبود بافتها و اعضای بدن را روی کاغذ نقاشی و آنها را در کلاس آویزان می کرد، برخی از این نقاشیها بدون اجازه وی چاپ و منتشر شد. موفقیت این راهنما وی را تشویق کرد تا کتاب «ساختار بدن انسان» را منتشر کند. این اثر بزرگ در هفت جلد در سال 1543 با شرح جزئیات و سیصد تصویر منتشر شد...
ادامه مطلب ...

آریستیپوس

یکی از شاگردان سقراط که کمتر هنگام مطالعه فلسفه یونان باستان نامی از او می شنویم و منابع خیلی کمی هم حتی به انگلیسی در مورد او موجود است آریستیپوس می باشد. که در کتب تاریخ فلسفه غالبا به شکل مقدمه ای بسیار کوتاه برای وارد شدن به فلسفه اپیکوری است. شاید دلیل این امر احساس ننگی باشد که دیگر شاگردان سقراط و فیلسوفان نسل های بعد یونان باستان از او به عنوان شاگرد سقراط حس می کردند. به همین سبب سعی کردم این فیلسوف را بیشتر مورد بررسی قرار دهم تا منبع فارسی مناسبی در باره او موجود باشد.
آریستیپوس در سیرین مستعمره یونان در شمال آفریقا (لیبی) به دنیا آمد. او در جوانی به آتن رفت و در آنجا به جمع جوانان پیرو سقراط که مشغول آشکار و افشا کردن جهل و نادانی مردم آتن بودند پیوست. اما با آشکار شدن فلسفه او تبدیل به لکه ننگ پیروان او (البته از نظر دیگر همقطارانش) شد. زیرا او به دفاع از خوشگزرانی و هوسرانی بر خاسته بود و معتقد بود که هدف تمام اعمال ما لذت است، پس برای کسب لذت نیازی هم به رعایت کردن عرف های اجتماع نیست. علاوه بر این او مانند سوفیت ها (سوفسطاییان) به دریافت پول بابت آموزش هایش مشتاق بود.
تعدادی هم شاگرد جمع کرده بود که به آنها فلسفه می آموخت. او همراه با این شاگردان که دخترش اریت نیز در این جمع بود مدرسه سیرناییک را پی ریزی کرد. مدرسه سیرناییک تاثیر زیادی روی اپیکور و شک گراها گذاشت. دقیقا روشن نیست که چقدر از توسعه این مدرسه توسط خود آریستیپوس صورت گرفته است زیرا هم منابع کمی در مورد او موجود است و هم اینکه نوه اش که همنام او نیز بود کارهایی را برای این مدرسه انجام داده است...

ادامه مطلب ...

یون

یون به اتمی گفته می‌شود که بار الکتریکی اضافه داشته باشد و این بار می‌تواند منفی یا مثبت باشد.
کاتیون: یونی که بار مثبت دارد.

آنیون: یونی که بار منفی دارد.

برای یونیزاسیون باید انرژی برابر با مقدار انرژی بستگی در اتم به بار الکتریکی اول وارد شود تا الکترون خارج گردد.

عدد اتمینام عنصرانرژی اولانرژی دومانرژی سومانرژی چهارمانرژی پنجم
1هیدروژن314



2هلیم5671254


3لیتیم12517432822

4برلیم21442035505020
5بور19157987459827845

برای یونیزاسیون باید انرژی به نحوی باعث خارج یا وارد شدن الکترون شود و حالا می‌تواند این با فوتون، جریان‌های الکتریکی، گرما و… باشد.

هارپ

برنامه پژوهشی یونوسفر فعال با فرکانس بالا (به انگلیسی: High Frequency Active Auroral Research Program) معروف به هارپ (به انگلیسی: HAARP)، یک پروژه پژوهشی است که در سال ۱۹۹۳ برای بررسی و پژوهش درباره لایهٔ یونوسفر با استفاده از امواج رادیویی ELF/ULF/VLF تاسیس شده‌است.
این تاسیسات مشترکا توسط نیروی هوایی آمریکا، نیروی دریایی آمریکا، دانشگاه آلاسکا در فیربنکس، و نزدیک به ۱۵ دانشگاه آمریکایی دیگر اداره و استفاده می‌شود. شرکت سازنده این تاسیسات، شرکت BAE Advanced Technologies است.

File:High Frequency Active Auroral Research Program site.jpg

این سیستم در حال حاضر از یک مجموعه آنتن‌های مخصوص شامل ۱۸۰ برج آنتن آلومنیومی به ارتفاع ۵۰/۲۳ متر تشکیل شده که بر روی زمین پهناوری به مساحت ۲۳٬۰۰۰ متر مربع در آلاسکا نصب شده‌است. این آنتن‌ها امواج مافوق کوتاه ELF/ULF/VLF را با ۳٫۶ مگاوات ERP تولید کرده و به یونوسفر می‌فرستند.

در سال ۱۹۹۹، کمیسیون روابط خارجه و امنیت و دفاع اروپا در گزارشی به پارلمان اروپا از احتمال استفاده از هارپ بعنوان یک سلاح ابراز نگرانی کرده و خواستار پایبندی به مفاد قطع‌نامه‌های سازمان ملل در اینباره گردید. با اینحال اتحادیه اروپا در نروژ، و روسیه در نیژنی نووگورود نیز تاسیسات مشابهی در حال فعالیت دارند که از هارپ پرقدرت‌تر می‌باشند. بگفتهٔ روزنامه روسی پراودا در سال ۲۰۰۵، «در حالیکه سیاستمداران روسی در مورد پروژهٔ هارپ کماکان ابراز وحشت می‌کنند، اما به این نکته کاملاً بی‌توجهند که روسیه تاسیسات همانندی در ۱۵۰ کیلومتری شمال نیژنی نووگورود دارد که دارای قدرت مشابه با تاسیسات هارپ است، و مدتهاست مورد استفاده دانشمدان روسی بوده‌است»


تاریخچه و کاربردها
پروژه هارپ در اصل برای تسهیل ارتباطات زیردریایی‌های مجهز به سلاح اتمی طراحی شد. در زمان جنگ سرد زیردریایی‌هایی سوخت هسته‌ای مجهز به موشک‌های دارای کلاهک اتمی آمریکا و شوروی در آب‌های عمیق حرکت کرده و یک بازی پیچیده پنهان شدن از همدیگر و جستجو کردن یکدیگر را به راه انداخته بودند. آن‌ها با رفتن به زیر آب خود را از شناسایی مخفی می‌کردند اما با این کار امکان ارتباط با آن‌ها کم می‌شد. یکی از راه حل‌هایی که برای این مشکل پیشنهاد شد استفاده از الکتروجت‌ها بود. یعنی انتشار ذرات باردار در یونوسفر مانند یک آنتن واقعی عمل کرده و امکان فرستادن پیام به زیردریایی‌ها را فراهم می‌کند. وقتی در میانه‌های دهه ۱۹۸۰ این فرضیه به طور آزمایشگاهی ثابت شد تلاش برای ساخت تاسیساتی به این منظور هم آغاز شد. در آن زمان نیروی هوایی آمریکا در حال برچیدن سایت‌های راداری بود که وظیفه رهگیری بمب‌افکن‌های شوروی را داشتند. یکی از این تاسیسات در گاکونا قرار داشت که مکان ایده‌آلی برای ساخت تاسیسات هارپ بود. در این مرکز نیروی دریایی امکان بررسی امواج ELF را داشت و یک گرم‌کننده یونوسفری هم برای دانشمندان فراهم می‌شد ضمن اینکه ادامه حیات این تاسیسات نظامی را در آلاسکا تضمین می‌کرد.

با این وجود حتی پیش از آغاز ساخت هارپ بحث‌هایی در مورد این که چنین تاسیساتی برای چه منظور ساخته و استفاده خواهد شد درگرفت. تد استیونس سناتور وقت آلاسکا در یک کنفرانس خبری در سال ۱۹۹۰ گفت که با این تاسیسات انرژی شفق شمالی به زمین آورده می‌شود و مشکل کمبود انرژی زمین حل خواهد شد که ادعای او با موجی از تمسخر همراه شد. پسر یک نماینده دیگر آلاسکا هم گفت که هارپ در واقع یک سیستم دفاع موشکی است. به گفته نیکلاس پاپادولوس از موسسان هارپ این اشتباهات به این دلیل بود که یکی از مشاوران شرکت سازنده هارپ قابلیت‌های احتمالی بسیار عجیبی را در مورد این اختراع به ثبت رسانده بود. برای مثال اینکه از تکنولوژی مشابه هارپ می‌توان به عنوان یک سپر دفاعی برای تبدیل گاز طبیعی به میکروویو استفاده کرد که می‌توانند موشک‌های شوروی را سرنگون کنند. به گفته پاپادوپولوس این ادعا حتی در گروه مشورتی دفاعی جیسون مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت به عنوان «چرندیات» کنار گذاشته شد.
با فروپاشی شوروی اهمیت ارتباط با زیردریایی‌ها کاهش یافت و حامیان تاسیس هارپ کاربردهای دیگری را برای این پروژه مطرح کردند تا توجیهی برای ادامه ساخت آن باشد. برای مثال پیشنهاد شد در مورد قابلیت امواج برای نقشه‌نگاری سنگرهای زیرزمینی دشمن همچون سنگرهایی که کره شمالی از آن استفاده می‌کند، مطالعه شود.

در سال ۲۰۰۲ نیز پیشنهاد شد تا در مورد امکان استفاده از تاسیسات هارپ برای مقابله با تاثیرات منفی یک انفجار اتمی در ارتفاع بالای جو زمین مطالعه شود. چنین انفجاری با آزاد کردن الکترون‌های با انرژی بالا ماهواره‌های نزدیک به زمین را در خطر قرار خواهد داد. یک سناریوی عجیب این است که اگر کره شمالی در جریان یک بلبشوی نظامی اقدام به شلیک موشکی با کلاهک اتمی کند که در ۱۲۰ کیلومتری زمین منفجر شود. در این صورت اتمسفر پر از الکترون‌های قاتلی می‌شود که در طول چند روز سیستم الکترونیکی تمام ماهواره‌های نزدیک به زمین را از بین می‌برند و این به معنای خسارتی چند صد میلیارد دلاری است. در چنین حالتی آیا با انتشار امواج رادیویی می‌توان این الکترون‌ها را از اتمسفر خارج کرد یا نه. به گفته مدیر برنامه هارپ با توجه به کمبود داده‌ها در این حوزه هیچکس نمی‌تواند با اطمینان بگوید آیا چنین کاری ممکن است یا خیر چون این تئوری جلوتر از مشاهدات عملی است. یک گروه از دانشمندان نیوزیلندی هم در مقاله‌ای در سال ۲۰۰۶ نوشتند که هر نوع تلاشی برای از بین بردن آثار رادیواکتیو انفجار اتمی در جو به اختلال بیشتر در سیستم‌های ارتباطی و ناوبری منجر می‌شود. برخی نیز معتقدند مقابله با انفجار اتمی در جو کاری غیرواقعی است. فیلیپ کویل از مدیران سابق آزمایشگاه لایومور و از آزمایش‌کنندگان ارشد سلاح‌ها در دوره بیل کلینتون می‌گوید: «به عقیده من تحقیقات علمی برای فهم بهتر از یونوسفر تلاشی باارزش است اما کسی نمی‌داند چه میزان انرژی برای انتقال الکترون‌ها لازم است یا تزریق چنین انرژی عظیمی چه تغییراتی در یونوسفر ایجاد خواهد کرد.

پیاتسی

جوزپه پیاتسی در ۱۶ ژانویه ۱۷۴۶ در ایتالیا چشم به جهان گشود. در هنگامیکه بسیار جوان بود به میلان رفت و وارد فرقه تئاتی شد. او از راهیان و کشیشان و روحانیون ایتالیا بود. او تحصیلات خود را در فلسفه ادامه داد و در فلسفه و ریاضیات درجهٔ دکترا گرفت. وی مامور شد تا رصدخانه‌هایی را در ناپل و پالرمو ایجاد کند، بنابراین به انگلستان و فرانسه سفر کرد تا از رصدخانه‌های آنها دیدن کند و سپس رصدخانه‌های ایتالیا را بسازد. او رصدخانه‌هایی در پالرمو ساخت و به رصد ستارگان پرداخت.
او چنان با پشتکار به کار خود ادامه داد که در سال ۱۸۱۴ نقشه‌ای از ۷۶۴۶ ستاره را تهیه کرد. رصدخانه پالرمو گشایش یافت و پیاتسی به ریاست آن انتخاب شد او در هنگام رصد آسمان ستاره کم نوری را کشف کرد. همچنین او در سال ۱۸۰۱ ستاره تازه‌ای را کشف کرد که ۷ روز بعد متوجه شد که موضع آن کاملا تغییر یافته‌است. پیاتسی با دقت و حوصله زیاد مسیر آن را دنبال کرد، وی آنچه را که رصد کرده بود به اطلاع رساند اما پیش از این که مسیر آنرا مشخص کند بیمار شد و بعد از آن چون سیاره نزدیک به خورشید شده بود رصد آن ممکن نبود.
پیاتسی در پالرمو کتابی دو جلدی به نام درسهای مقدماتی اخترشناسی را چاپ کرد. قبل از آن نیز کتابی را منتشر کرده بود که در آن موضع متوسط ۷۶۴۶ ستاره را فهرست کرده بود، با انتشار این کتاب از انستیتو فرانسه جایزه‌ای به پیاتسی داده شد.
او در ژانویه ۱۸۲۶ در ناپل و در اثر یک بیماری حاد در گذشت.