ویکتور استپانوویچ گربنیکوف یک علاقه مند حشره شناس بود که حوزه مورد علاقه اش حشرات بودند. اما یکبار او توانست کشفی غیر منتظره بکند که آن را کامل و صادقانه در کتاب دنیای من که در نووسیبیرسک به تعداد هزار جلد منتشر شد ارائه داد. این کشف شگفت انگیز در تابستان 1988 روی داد زمانیکه این دانشمند در زیر میکروسکوپ در حال مشاهده پوشش کیتینی(1) سوسک ماه(2) می بود.
سپس این دانشمند توسط سیم چندین بال رو بهم متصل کرد و یک چیزی شبیه بلوک کیتینی درست کرد. و در اینجا نه تنها جسم بسیار سبک بلکه بست کاغذ به راحتی بر روی بلوک در هوا معلق نگه می داشت و حتی این گیره کاغذ برای مدتی نامرئی شد انگار به بعد دیگری رفت. گربنیکوف متوجه شد که اتفاقی با یک مسئله جدید برخورد کرده: او پدیده ضد گرانش رو کشف کرده بود.بعدا این دانشمند کشف خود رو اثر ساختار حفره ای نامید.
اولین پرواز خود را گربنیکوف در شب 17 به 18 ماه ماچ در خیابان واسخنیل در شهرک سلخوزآکادمی در حومه نووسیبیرسک یعنی همانجایی که زندگی می کرد انجام داد.
اولین پرواز رو او چنین تعریف می کند: مستقیم از سطح خیابان بلند شدم و فکر می کردم که در ساعت دو شب همه خواب هستند و کسی من را نمی بیند. بالا رفتن خوب شروع شد اما بعد از چند ثانیه زمانیکه خانه ها با تک و توک چراغ های روشن در زیر پای من از من دور شدند و من حدودا صد متر از زمین فاصله داشتم احساس بدی بهم دست داد احساسی همانند قبل از از هوش رفتن. می خواستم پائین بروم اما اینکار رو نکردم که بسیار اشتباه بود زیرا انگار نیرویی بسار قوی کنترل حرکت و سنگینی را از من گرفت و به طور اجتناب ناپذیری به طرف شهر کشاند.
با سختی هرچه تمام تر موفق به پیکربندی دوباره (3)اضطراری بلوک شدم – حرکت افقی شروع به کند شدن کرد. در تلاش چهارم توانستم او را خاموش کنم و بر روی منطقه زاتولینکو معلق بمانم. با یک نفس راحت از اینکه این نیروی خشن از بین رفت من دوباره شروع به لغزش کردم ولی نه به طرف شهرک واسخنیل که به سمت راست و شهر تولماچوا که اگر یک وقت کسی مرا دیده بود بتوانم راه گم کنم.
افسوس که طبیعت خیلی زود در برابر من محدودیت های سختی رو قرار داد: اگر بنا بر مشاهده باشد که مشاهده می کنم ولی عکس گرفتن ممنوع. تمام نگاتیوهای عکاسی که در دوربین بود و یا در جیب داشتم همگی سوختند (همانند برخورد نور با نگاتیو) در همین حال تقریبا همیشه هر دو دست مشغول هستند و فقط یک دست را برای دو سه ثانیه می توان آزاد کرد.
قرن ها پس از آن که قالیچه های پرنده تنها یک افسانه هزار و یک شبی تصور می شد، هنری بک، محقق فرانسوی، شواهد مستندی از وجود قالیچه های پرنده در ایران یافته است.
وقوع تکامل بدان معناست که تمام موجودات زنده با همهٔ تنوعی که دارند، از نیاکانی مشترک پدیدار گشتهاند..تکامل علت پدیدهٔ گونهزایی است؛ که طی آن یک گونهٔ اجدادی منفرد به دو یا چند گونهٔ متفاوت تقسیم میشود. گونهزایی در شباهتهای ساختاری، جنینی و ژنتیکی جانداران؛ پراکندگی جغرافیایی گونههای مرتبط با هم، و ثبت سنگوارهای تغییرات، قابل مشاهدهاست. نیای مشترک جانداران امروزی تا بیش از ۳٫۵ میلیارد سال پیش؛ یعنی از زمان پیدایش حیات روی زمین، قدمت دارد.تکامل چه به صورت درونجمعیتی و چه به صورت گونهزایی میان جمعیتها، از طرق گوناگونی روی میدهد؛ آهسته و پیوسته به نام انتخاب انباشتی، یا به سرعت از یک موضع ایستا تا موضع بعدی؛ که تعادل نقطهای خوانده میشود.
نظریه فرگشت پایه و اساس زیستشناسی نوین است و با شواهد بسیاری پشتیبانی میگردد و هیچ چیز در زیستشناسی بدون آن معنا نمییابد. همزمان در جزئیات اختلاف نظر هست و پرسشهای بسیاری نیازمند پاسخ هستند که زیستشناسان تکاملی به آنها میپردازند. زیستشناسان تکاملی واقعیت وقوع تکامل را مستند کرده، و همچنین نظریاتی در شرح علل آن توسعه داده و میآزمایند.
ادامه مطلب ...