مطالب علمی و تاریخی

مطالب علمی و تاریخی

بروزترین سایت علمی و تاریخی
مطالب علمی و تاریخی

مطالب علمی و تاریخی

بروزترین سایت علمی و تاریخی

شمارش معکوس فروپاشی اسرائیل و صهیونیسم آغاز شده است.

گروه گزارش ویژه مشرق: صهیونیسم و رژیم جعلی برآمده از این ایده شوم، نه تنها دشمن شماره یک مردم فلسطین و مسلمانان جهان بوده است، بلکه اقدامات ضد بشری صهیونیست در سراسر جهان، خطری برای کل بشریت به شمار می رود. تهدیدی که امروز خطر آن حتی بنیانگذاران و طراحان اولیه ایده صهیونیسم را تهدید می کند و به دردسری خودساخته برای آن ها تبدیل شده است.

پس از گذشت بیش از یک قرن از ظهور صهیونیسم، جنایات صهیونیست ها دیگر محدود به کشتار مردم بی دفاع و اشغال سرزمین آنها نیست. عرصه فرهنگ، اقتصاد، اجتماع، رسانه نیز امروز با نفوذ قدرت و ثروت اندک صهیونیست ها اکنون به ابزاری برای پیشبرد اهداف صهیونیست ها و شکل دهی به جهان امروز براساس نظریات برآمده از صهیونیسم است.

با اشاره ظریف و هوشمندانه مقام معظم رهبری بر "تهدید بودن صهیونیسم برای کل بشریت"، در این گزارش به مصادیق تهدید صهیونیسم برای تمام بشریت و در سطح جهانی خواهیم پرداخت.


شکل گیری غده سرطانی صهیونیسم

نظریه صهیونیسم را اولین بار تئودور هرتسل روزنامه نگار یهودی اتریشی الاصل، با پشتیبانی پنهان مایر روچیلد، مطرح ساخت و آن حمایت از تشکیل یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین بود. وی با نگارش کتابی به نام "دولت یهود" با سرمایه گذاری روچیلد، نظریه جمع شدن یهودیان جهان تحت حاکمیت یک دولت را مطرح کرد.

 

تئودور هرتسل، بنیانگذار نظریه صهیونیسم

هرتسل با استفاده از نام یکی از بلندی های بیت المقدس به نام "صهیون"، ایده خود را صهیونیسم نام گذارد.


یکی از ابهامات اصلی طرح نظریه سرزمین مقدس یهود، آتئیست بودن هرتسل و تضاد آشکار اعتقادی و نظری است. پس از انتشار این کتاب، اولین کنگره آژانس یهود در سال 1897 در شهر بال سوئیس برگزار می شود. هرتسل در همین سال ها پیش بینی می کند که 50 سال دیگر دولت یهودی تأسیس شود! و تقریبا 50 سال پس از کنفرانس بال، پیش بینی بی نظیر تاریخی! هرتسل روزنامه نگار به واقعیت تبدیل می شود و اعلامیه تشکیل اسرائیل در 14 مه 1948 توسط بن گورین رئیس آژانس یهود خوانده می شود.


شایعه خرید زمین از فلسطینیان

پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی و تجزیه آن، بخش هایی از سرزمین فلسطین تحت کنترل نیروهای انگلستان که متشکل از برخی ساختمان های اداری بنا شده بود، به صهیونیست ها واگذار شد. سرمایه داران صهیونیست با خرید این زمین ها و نقل مکان به فلسطین، برای فریب زمین داران بزرگ عرب دست به کار شدند که در همین زمان مجمع علمای فلسطین فتوای حرام بودن فروش زمین به یهودیان را صادر کرد.

 

سیر اشغال سرزمین فلسطین از سال 1946 تا 2007

مجموع زمین های واگذار شده از سوی انگلستان به یهودیان 5 تا 7 درصد سرزمین فلسطین بود که در اختیار یهودیان قرار گرفت. اما در سال های پس از آن، با پیشروی و غصب زمین های اطراف با حمایت انگلستان، روند اشغال تدریجی فلسطین آغاز شد.


صهیونیسم؛ یک قرن جنگ افروزی، اشغال و کشتار

استفاده اسرائیل از بمب های حاوی فسفر سفید در حمله به غزه

 

جنایات صهیونیست ها و کشتارهای انجام شده در راه رسیدن به دولت یهودی حتی بر سرسخت ترین حامیان صهیونیسم نیز پوشیده نیست. از زمان ورود یهودیان به سرزمین فلسطین، روند تدریجی اشغال آغاز شد. در ابتدا شکل اشغال بگونه ای دیگر بود. مهاجران اولیه به سرزمین های تحت کنترل انگلستان تلاش کردند زمین های اطراف خود را با پیشنهاد قیمت های گزاف خریداری کنند. اما با مخالفت و فتوای علمای فلسطینی این توطئه چندان توفیقی نداشت. پس از آن، با حمایت نیروی نظامی انگلستان، اشغال زمین ها و بیرون راندن صاحبان آن با توسل به زور، آغاز شد و رفته رفته شکل سازمان یافته تر و آشکارتری به خود گرفت...

ادامه مطلب ...

آیا زمین تا سه ماه دیگر نابود می‌شود؟

یکی از عجیب‌ترین نظریه‌هایی که درباره سال 2012 وجود دارد نظریه‌ای درباره نابودی، تخریب یا تاریکی سه روزه زمین است که به تازگی در قالب ایمیل‌های مختلف که تلاش شده تاثیر‌گذار باشند، به همراه لینکی از وب‌سایت ناسا در میان کاربران اینترنتی منتشر شده‌است.

این نظریه عجیب می‌گوید در سال 2012 خورشید و زمین و مرکز کهکشان راه‌شیری، یا همان ابر قطور کیهانی میانی کهکشان  با یکدیگر همتراز می‌شوند و آسیب‌هایی به زمین وارد خواهد آمد، یا به گفته این ایمیل،‌ زمین برای سه روز در تاریکی مطلق فرو خواهد رفت.

در یکی از این این ایمیل‌ها آمده‌است: "ناسا پیش بینی کرده است که در 23-25 دسامبر 2012 (سوم تا پنجم دی 91) و در زمان تراز کائنات زمین به مدت 3 روز در تاریکی کامل به سر خواهد برد. دانشمندان آمریکایی تغییرات کائنات، خاموشی در کل کره زمین به مدت 3 روز از تاریخ 23 دسامبر 2012 پیش‌بینی کرده‌اند. این پایان جهان نیست، این هم ترازی جهان، جایی که خورشید و زمین برای اولین بار هم تراز می شوند. زمین از وضعیت کنونی که بعد سوم است به بعد صفر تغییر کرده و سپس به بعد چهارم تغییر می‌کند.

در این گذار جهان با تغییر بزرگی روبرو می‌شود و ما یک جهان جدیدی را خواهیم دید. پیش بینی شده است که این 3 روز تاریکی در روزهای 23، 24، 25 دسامبر 2012 (سوم تا پنجم دی ماه 91)خواهد بود، حفظ آرامش، در آغوش کشیدن یکدیگر، مناجات، خواب به مدت 3 روز بهترین راه حل است و آنهایی که بعد از این واقعه زنده می‌مانند با یک جهان نوین روبرو خواهند شد و متاسفانه افرادی که از این موضوع ترس به دل راه دهند خواهند مرد!"

در انتهای این مطلب، به منظور اثبات حقیقت ایمیل،‌ لینکی از وب‌سایت ناسا آورده شده‌است، حال حقیقت نهفته در پس این نظریه و ایمیلی که برگرفته از کلیات این نظریه است، بر اساس لینکی که در خود ایمیل آمده، چیست؟

به دور از آلودگی‌های نوری شهرها، مسیری درخشان به نام کهکشان راه‌شیری در آسمان شب قابل مشاهده است. این مسیر طاقی مانند درخشان از نور میلیون‌ها ستاره‌ای شکل گرفته که انسان قادر نیست هریک از آنها را به تنهایی مشاهده کند زیرا این ستاره‌ها بر روی صفحه میانی کهکشان منطبق شده‌اند. از دیگر پدیده‌هایی که مرکز کهکشان را اشغال کرده، ابرهای قطور گازی هستند که چشم انسان قادر به دیدن آنها نیست و تنها به شکل توده‌هایی تاریک که نور کهکشان را مسدود می‌سازند،‌قابل مشاهده‌ هستند.

بزرگترین توده این ابرها از صورت فلکی ماکیان تا صورت فلکی قوس گسترده شده و معمولا با نام شکاف بزرگ (Great Rift) یا شکاف تاریک (Dark Rift) شناخته می‌شود.از دیگر عناصر قابل توجه و نادیده کهکشان راه شیری در صورت فلکی قوس قرار داشته و سیاه‌چاله مرکزی کهکشان است. مرکز کهکشان در فاصله 28 هزار سال نوری از زمین قرار داشته و میزبان سیاه‌چاله‌ای است که جرم آن چهارمیلیون برابر خورشید است.

شایعات هم‌ترازی زمین در سال 2012، این دو پدیده نجومی را با موقعیت خورشید در مرکز کهکشانی در تاریخ 21 دسامبر 2012، همزمان با انقلاب زمستانی در نیم‌کره شمالی، به یکدیگر ربط داده و پدیده‌ای جدید را خلق کرده که در علم نجوم و ستاره‌شناسی هیچ مفهومی ندارد.



همزمان با حرکت زمین به دور خورشید،‌خورشید نیز نسبت به ستاره‌های پس‌زمینه در حرکت است و از این رو است که صورت‌های فلکی قابل مشاهده به آرامی و متناسب با تغییر فصول، تغییر می‌کنند. در 21 دسامبر 2012،‌ خورشید در موقعیت 6.6 درجه شمال مرکز کهکشانی قرار خواهد گرفت،‌ این فاصله‌ای‌است که به نظر می‌آید به اندازه ابعاد 13 ماه کامل باشد. بر این اساس گفته می‌شود این رویداد نجومی و ورود خورشید به درون شکاف تاریک به نوعی پیش‌گویی یک فاجعه به شمار رفته و یا این تصور غلط را به وجود می‌آورد که خورشید و زمین با سیاه‌چاله‌ای که در مرکز کهکشان قرار گرفته هم‌تراز شده و به همین خاطر کشش گرانشی سهمگینی بر روی زمین وارد خواهد آمد و یا دیگر رویداد‌های عجیب و غریب، نظیر تاریکی سه روزه زمین رخ خواهد داد.

اولین مدرک علیه این نظریه این است که انقلاب زمستانی یا تابستانی به خودی خود با هیچ یک از حرکات ستاره‌ها و یا هیچ جرم دیگری در جهان در ارتباط نیست،‌ این رویداد تنها نشانگر دور و نزدیک شدن خورشید به قطب‌های زمین است. دوم اینکه زمین در محدوده تاثیرات شدید گرانشی سیاه‌چاله مرکزی کهکشان قرار ندارد زیرا تاثیرات گرانشی با دورتر شدن از سیاه‌چاله کاهش پیدا می‌کنند.

زمین 149 میلیون و 668 هزار و 992 کیلومتر از خورشید فاصله دارد، و فاصله خورشید از سیاه‌چاله کهکشان راه شیری 165 کوادریلیون مایل (265541760000000000 کیلومتر) است. خورشید و ماه غالب‌ترین نیروهای گرانشی بر روی زمین به شمار می‌روند. طی یک سال فاصله زمین تا سیاهچاله کهکشان به اندازه یک در 900 میلیون تغییر پیدا می‌کند و این فاصله به اندازه‌ای نیست که بتواند در کشش گرانشی سیاهچاله بر روی زمین تغییر قابل توجهی ایجاد کند، به علاوه نزدیکترین موقعیت زمین به مرکز کهکشان در انقلاب تابستانی است، نه زمستانی.

آخرین مورد این است که خورشید در 21 دسامبر هرسال وارد بخشی از آسمان می‌شود که در تصرف شکاف تاریک قرار دارد. بنابر‌این امسال ورود خورشید به این محدوده از جهان همان تاثیرات مخرب و هراسناکی را در پی خواهد داشت که سال گذشته شاهد آن بودید! در واقع هیچ‌پدیده غیر عادی که با وقوع هم‌ترازی زمین و خورشید و صفحه میانی کهکشان در ارتباط باشد در روز‌های 21 تا 23 دسامبر رخ نخواهد داد، و اگر فاجعه‌ای طبیعی نیز در این روزها رخ دهد، ارتباطی با موقعیت خورشید و زمین ندارد.

درباره تاثیرات ناشی از همترازی زمین و خورشید با شکاف تاریک در زمان وقوع انقلاب زمستانی در سال 2012 شایعات فراوان مختلفی به وجود آمده است که یکی از آنها در ابتدای مطلب عنوان شد. وقوع زمین‌لرزه، سونامی، سیل و تشدید شرایط آب و هوایی از دیگر مواردی است که وقوع آنها را به این پدید کیهانی ارتباط می‌دهند.

بزرگترین تهدید بشریت: انسان

غالبا مرا به بدبین بودن متهم میکنند. من بد بین نیستم, واقع بینم. وقتی هوا سرد میشود و برگها شروع به ریختن می کنند ،انتظار فرا رسیدن زمستان بدبینانه نیست بلکه واقع بینانه است. اجازه بدهید درباره زمین اطلاعاتی به شما ارائه دهم:
با جنگلها آغاز می کنیم . از 6 میلیارد هکتار جنگل روی زمین 3 میلیارد هکتار آن باقی مانده ،یعنی نیمی از جنگل ها را نابود کرده ایم. البته در تراشیدن جنگل ها اول به سراغ درختهای با چوب مناسب و خوب می رویم. بنابراین از چوبهای جنگلی قابل استفاده باقیمانده روی زمین 80 درصد منابع را استفاده کرده ایم و تنها 20 درصد دیگر باقی گذاشته ایم. ما جنگلها را به زمین زراعی تبدیل می کنیم

15درصد مردم ثروتمند جهان از 85 درصد منابع جهان بهره مند میشوند. این منابع در سرتاسر کره ما پراکنده اند. 85 درصد مردم جهان فقیرند ، نه به خاطر حماقت یا بیسوادیشان بلکه به خاطر آنکه منابعشان توسط 15 درصد ثروتمندان جهان غارت میشود.

ثروتمندان زباله آلوده حاصل از تولید خود را به کشورهای فقیر صادر می کنند.هنگامی که صلح سبز فعالیت در زمینه پستانداران دریایی را شروع کرد جمعیت سیلها و والهای جهان به 5 درصد مقدار اولیه رسیده بود. این جمعیت در حال حاضر با تلاشهای صلح سبز و تصویب قوانین حمایتی به 10 درصد مقدار اولیه رسیده است . علیرغم تمام جنبش های محیط زیستی 40 سال اخیر آلاینده های محیط کم نشده اند.

فاجعه زیست محیطی نشت نفت در چین

60 تا 90 درصد ذخایر ماهی هایی که از آنها استفاده تجاری می شود به اتمام رسیده است . کربن ذخیره شده در خاک آمریکای شمالی از 6 درصد اولیه به 3 درصد رسیده است.نیمی از کرین خاکهای این قاره از معادن استخراج شده است.
26 میلیارد تن خاک هر سال به اقیانوسها سرازیر می شود و منابع آب زیر زمینی به شدت آلوده اند.کودهای شیمیایی ما در اقیانوسها حیات دریایی بعضی مناطق را از بین برده است. بیابانها با نرخ 6 میلیون هکتار در سال رو به رشد هستند. جنگلها با نرخ 16 میلیون هکتار در سال رو به نابودی هستند.قضاوت درباره آینده با شما است. بر روی کره ای زندگی میکنیم که بیابانهایش رو به افزایش و جنگلهایش رو به نابودی هستند.
گونه های حیات با سرعتی بیش از هر زمان دیگری از هنگام نابودی دایناسورها در 64 میلیون سال پیش رو به انقراض هستند.ما در هر 20 دقیقه یک گونه حیات را برای همیشه از دست میدهیم. زنبورهای آمریکای شمالی به نیمی از جمعیت قبلی خود تقلیل یافته اند.این روند در اروپا و آسیا هم مشاهده شده است. به خاطر از دست دادن 50 درصد منابع مرجان، دریاهای امروز 30 درصد از دریاهای 50 سال پیش اسیدی تر هستندو شواهد نشان می دهند تمام منابع مرجانی جهان از بین خواهند رفت.
ما در حال از بین بردن ثروت حقیقی هستیم. ثروت حقیق مس, فولاد, ماهیها،آبها و جنگلها هستند.
بیایید نگاهی به مثالهای خوبی از توسعه پایدار در جهان بیاندازیم:
ارتش آمریکا در 1944 بیست و نه راس گوزن را برای تغذیه سربازان به جزیره سنت ماتیو برد. جنگ به پایان رسید , سربازها جزیره را ترک کردند و گوزنها باقی ماندند. هیچ دشمن بالقوه ای جان گوزنها را تهدید نمی کرد.
چند بیولوژیست در دهه 1950 به جزیره رفتند و بیش از سیصد راس گوزن را در آنجا شمارش کردند. ولی جزیره مانند هر زیستگاه دیگری و از جمله کره ما ظرفیت مشخصی دارد،ظرفیت تبدیل انرژی خورشیدی به موادی که می تواند مورد تغذیه گونه های زیستی قرار بگیرد.
بیولوژیست ها تخمین زدند که جزیره ظرفیت پذیرش 3000 گوزن را داشت. در 1966 شش هزار گوزن در جزیره زندگی می کرد. و در طول یک زمستان تمام آنها از بین رفتند. زیرا ذخایر غذایی جزیره به پایان رسیده بود.اگر تصور می کنید این حیوانات به خاطر حماقت خود از بین رفته اند بیایید نگاهی به رفتار انسانها بیاندازیم:
جزیره ایستر آکنده از منابع جنگلی و ماهیهای قابل صیدبود. وقتی مصرف منابع جزیره به چند برابر ظرفیت پایدار آن رسید جمعیت ساکنین جزیره از بین رفت. برخی مجسمه های جزیره نیمه تراشیده باقی مانده است.ساکنان جزیره تا دقایق آخر تصور درستی از کمبود منابع خود نداشتند و به کار خود ادامه دادند.
آیا ممکن است منابع غذایی کره زمین به همین شکل پایان برسد؟
آیا به خاطر دارید قرار بود با ظهور کامپیوتر مصرف کاغذ کم شود؟امروزه 300 میلیون تن کاغذ در سال مصرف می شود. شش برابر بیشتر از زمانی که کامپیوتر مورد استفاده روزمره بود. کامپیوتر باعث صرفه جویی در مصرف کاغذ نشده است.پیشرفت تکنولوژیکی باعث حفظ منابع طبیعی ما نشده است.
تکنولوژی دستیابی به منابع را برای ما آسان تر و ارزان تر می کند و در نتیجه مصرف ما بالا تر می رود. در اقتصاد به این اثر ، اثر بازگشتی می گویند.
اگر تصور میکنید با اختراع تکنولوژیهای پیشرفته تر میتوانیم از این مسیر مرگبار رها بشویم، باید بگویم که شواهد تاریخی حدس شما را تایید نمی کنند.
در 200 سال اخیر بین 1750 تا 1950 میلادی مصرف منابع زمین به هزار برابر اول این دوره رسیده است. یعنی در سال 1950 منابع زمینی هزار برابر سال 1750 مصرف می شده اند. در سال 1970 مصرف منابع زمینی به 2000 برابر آن در سال 1950 رسید. در 1990 مصرف منابع زمین به 4000 برابر آن در سال 1950 رسید. امروز ما منابع زمین را 8000 بار بیشتر از 1950 مصرف می کنیم. هر سال 50 درصد بیش از آنچه زمین می تواند تولید کند مصرف می کنیم. و این شامل ماهی ،مس،فولاد،سوخت طبیعی چوب و معادن طبیعی و کانی است.
انقلاب الکترونیکی ما جا پاهای بزرگی بر جای گذاشته است. می خواهیم اقتصاد خود را هر سال 3 تا 4 درصد رشد بدهیم. در حال رشد مصرف خود به اندازه سه و نیم درصد در سال هستیم. بیایید فرض کنیم بتوانیم اقتصاد خود را رشد دهیم و در عین حال مصرف خود را کاهش دهیم. یعنی میخواهیم کاری کنیم که در تاریخ سابقه نداشته است. اگر مصرف سالیانه را از سه و نیم درصد به یک درصد کاهش دهیم. در این صورت این تصویری از 70 سال بعد ماست:
منابع مصرفیی با نرخ رشد هدف 1 درصد در سال تا هفتاد سال آینده باید مورد مصرف ما قرار گیردوجود نخواهد داشت. همین امروز بیش از نیمی از منابع ماهی و جنگلی را مصرف کرده ایم. از کجا می توانیم منابع مصرف 70 سال آینده را تامین کنیم؟
تکنولوژی نمی تواند ظرفیت تولید زمین را بالا ببرد. تکنولوژی فقط به ما کمک می کند که ظرفیت منابع موجود را سریعتر تخلیه و مصرف کنیم. وقتی مصرف از تولید فراتر می رود ما محکوم به از بین رفتن می شویم. این قانون طبیعت است. این قانون صیاد و صید است. گرگها گوزن ها را از بین می برند ،خودشان از بین می روند. جمعیت گوزنها افزایش می یابد و در نتیجه تعداد گرگها بیشتر می شود. وقتی مصرف از ظرفیت تولید فراتر می رود هر چه سرعت مصرف بیشتر می شود زمان سقوط سریعتر فرا می رسد.تنها چیزی که دوام در یک زیستگاه را ممکن میکند مصرف زیر خط تولید است. هیچ مثالی در طبیعت وجود ندارد که موید فرض رشد پایدار باشد. رشد پایدار در طبیعت وجود ندارد.
می توانید طرفداران محیط زیست را به سخره بگیرید ،می توانید مطالب بالا را مسخره کنید یا بدبینانه تلقی کنیدولی طبیعت و قوانینش را نمی توانید به استهزا بگیرید.
برای نجات احتیاجی به کارهای بزرگ و ایده های متحیر العقول نیست . اگر صاحب زمین پر درختی هستید به کاشت درخت در آن ادامه دهید نه به تراشیدن زمین از درخت. ما به قهرمانانی از میان مردمان عادی احتیاج داریم . قهرمانانی که با قبول ریسک مورد مخالفت یا استهزا قرار گرفتن با شجاعت از موضع خود و طبیعت دفاع می کنند.
هر رودخانه و دریاچه ای را تبدیل به اسباب تولید پول نکنیم. طبیعت را مقدس بدانیم و به آن عشق بورزیم.
تغییری که لازم است اختراع تکنولوژیهای جدیدی نیست بلکه تقویت رابطه دوستانه و مقدس با طبیعت است. اگر از موضع متواضعانه برخورد کنیم و مصرف را کاهش دهیم امکان زندگی روی زمین را برای فرزندان فراهم کرده ایم.
گزیده سخنرانی رکس وایلر در تیرماه 1391 در کانادا
رکس وایلر از بنیانگذاران صلح سبز است که در سال 1971 در ونکوور و در قایق ماهیگیری به نام صلح سبز آغاز شد.
اولین اقدام این گروه مردم نهاد مخالفت با آزمایش بمب اتمی توسط آمریکا در آلاسکا بود که می توانست منجر به زمین لرزه ها و سونامی وسیع و مخرب شود. آمریکا با دستگیری و توقف این گروه به ازمایش مخرب خود ادامه داد ولی حرکت این گروه منجر به واکنش شدیدی از طرف افکار عمومی و متعاقبا توقف همیشگی آزمایشهای اتمی آمریکا در این جزیره شد.
گروه صلح سبز امروز شناخته ترین گروه فعال زیست محیطی در سراسر جهان است.

بمب تزار

بمب هیدروژنی یا بمب گرماهسته‌ای نام رایج وسایل انفجاری است که در آن‌ها از انرژی آزاد شده در فرآیند همجوشی هسته‌ای برای تخریب استفاده می‌شود.

به دلیل نیاز به حرارت زیاد برای شروع همجوشی، از یک بمب شکافت هسته‌ای به عنوان چاشنی بمب هیدروژنی استفاده می‌شود. از این بمب تا کنون به طور رسمی در جنگی استفاده نشده‌است اما قدرت تخریبی این بمب ۲۰۰ برابر یک بمب اتمی است .

ساز و کار
در این نوع بمب، با ایجاد یک انفجار اورانیومی یا پلوتونیومی، دمایی معادل چندین میلیون درجه سلیسیوس ایجاد می‌شود.ایزوتوپهای هیدروژنی که در بمب بکار رفته‌اند، تحت این شرایط با یکدیگر جوش می‌خورند و به هلیم تبدیل می‌شوند و در این همجوشی، انرژی بسیار زیادی را آزاد می‌سازند. بنابراین در این نوع بمب، ترکیبی از شکاف هسته‌ای و همجوشی هسته‌ای بکار رفته‌است.بمب اتمی نسبتا کوچکی که شهر ژاپنی هیروشیما را نابود کرد، قدرت انفجاری معادل ۲۰۰۰۰ تن، تری‌نیتروتولوئن (تی‌ان‌تی)، که یک ماده انفجاری عادی امروزی است، داشت.در مقابل، بزرگترین بمب هیدروژنی‌ای که تاکنون برای آزمایش، منفجر شده، معادل ۵۰ مگاتن تی‌ان‌تی قدرت انفجاری داشته‌است.نام این بمب بمب تزار بود که اتحاد جماهیر شوروی آن را در سال ۱۹۶۱ آزمایش کرد. این قدرت انفجاری ۲۵۰۰ برابر قدرت انفجاری بمب هیروشیماست.


نحوه انفجار
برای انجام عمل پیوند باید هسته دو اتم را به شدت به یکدیگر برخورد نموده، تا با هم پیوند خورده و در هم ذوب شوند. اما دافعه الکترواستاتیکی بین دو هسته، مانع بزرگی در این راه محسوب می‌شود و در فواصل بینهایت نزدیک این دافعه فوق‌العاده زیاد است. بنابراین بایستی به هسته‌ها آنقدر سرعت داد که از این مانع عبور نمایند. می‌دانیم که سرعت ذرات در هر گازی بستگی به درجه حرارت آن گاز دارد. پس کافی است درجه حرارت را آنقدر بالا ببریم تا سرعت لازم برای عبور از این مانع بدست آید. درجه حرارت لازم برای این کار چندین میلیون درجه سانتیگراد است و چنین حرارتی در کره زمین وجود ندارد. اما اگر یک بمب اتمی در وسط توده‌ای از هسته‌های سبک منفجر شود، حرارت فوق العاده‌ای که از انفجار بمب حاصل می‌شود، حرارت هسته‌های سبک را به قدری بالا می‌برد که پیوند آنها را امکانپذیر سازد. این موضوع اساس ساختمان بمب حرارتی و هسته‌ای (ترمونوکلئور) می‌باشد.
همانطوری که در کبریت عادی برای آتش گرفتن ابتدا فسفر موجود در آن بر اثر مالش محترق می‌شود و آنگاه باروت را روشن می‌سازد، در بمبهای (حرارتی و هسته‌ای) نیز ابتدا یک بمب اتمی معمولی منفجر می‌شود و در نتیجه انفجار توده‌ای از اجسام سبک را به حرارت فوق‌العاده‌ای می‌رساند، بطوری که هسته‌های آنها به هم می‌پیوندند و آنگاه انفجار مهیب‌تری انجام می‌گیرد.
بعد از انفجار یک بمب اتمی معمولی، عمل سرد شدن به سرعت انجام می‌گیرد. بنابراین، باید فعل و انفعالاتی را در نظر گرفت که در آنها عمل پیوند به سرعت انجام گیرد. اگر یک بمب اتمی را در مخلوطی از دوتریوم و تریتیوم محصور کرده و مجموعه را در یک محفظه با مقاومت مکانیکی زیاد قرار دهیم، پس ازانفجار بمب اتمی محیط مساعدی برای یک فعل و انفعال ترمونوکلئور (فعل و انفعال هسته‌ای گرمازا) بوجود می‌آید و در اثر آن عمل پیوند هسته‌ها انجام شده و هلیوم بوجود می‌آید.
در نتیجه این فعل و انفعال، حدود هفده میلیون الکترون ولت، انرژی آزاد می‌شود. این میزان انرژِی نسبت به واحد وزن ماده قابل انفجار، در حدود چهار برابر انرژی است که از شکسته شدن اورانیوم حاصل می‌شود. به عبارت دیگر در موقع پیوند هسته‌های دوتریم و تریتیوم، انرژی بیشتر بر واحد جرم نسبت به شکافته شدن هسته‌های اورانیوم رها می‌شود.


بمب تزار

بمب تزار (به روسی: Царь-бомба) نام مستعار بمب هیدروژنی AN602 و قوی‌ترین بمب اتمی آزمایش شده تاکنون است. این سلاح به نام‌های Kuz`kina Mat`(به روسی : Кузькина мать، مادر کوزکا) نیز شناخته شده است.

این بمب توسط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی طراحی شده و میزان بازدهی آن را حدود ۱۰۰ مگاتن تی‌ان‌تی پیش بینی کردند؛ ولی عملکرد واقعی بمب در آزمایش حدود ۵۰ مگاتن، به منظور کاهش ذرات رادیوکتیو بود. این عملکرد یکی از موفق‌ترین تلاش ها برای کاهش ذرات رادیواکتیو بود و این بمب پاک‌‌ترین بمب هسته‌ای از نظر ذرات خطرناک رادیواکتیو می‌باشد که تاکنون ساخته شده‌است. تنها یک بمب از این نوع ساخته و در تاریخ ۳۰ اکتبر سال ۱۹۶۱ در مجمع‌الجزایر نوایا زملیا آزمایش شد.

نمونه‌های باقی‌مانده از روکش بمب در موزه تسلیحات هسته‌ای روسیه، ساروف (آرزاماس-۱۶)، و موزه تسلیحات هسته‌ای و مؤسسه تحقیقات فنی فیزیک روسیه، سنژینسک (چلیابینسک-۷۰)، نگهداری می‌شوند.





جمهوری سوم فرانسه

جمهوری سوم (به فرانسوی: Troisième République) به حکومت فرانسه در دوران بین ۱۸۷۰ (پس از سقوط ناپلئون سوم) و ۱۹۴۰ (شکست فرانسه از آلمان نازی) گفته می‌شود.
قانون اساسی این جمهوری در سال ۱۸۷۵ تدوین شد. طبق این قانون فرانسه دارای دو مجلس عوام و سنا بود که رئیس جمهور با تایید مجلس سنا می توانست مجلس عوام را منحل کند. مجلس سنا دارای ۳۰۰ عضو بود که یک چهارم آن ها مادام العمر بودند.

اولین رئیس جمهور فرانسه مارشال مک ماهون نام داشت. البته باید توجه داشت که ابتدا کشمکش های زیادی بین جمهوری خواهان، سلطنت طلبان و کلیسا بوجود آمد و در واقع جمهوری خواهان در سال ۱۹۰۵ بر رقبای خود پیروز شدند و در این سال بود که حکومت جمهوری در این کشور تثبیت شد. دوران شکوفائی جمهوری سوم تا سال ۱۹۱۴ یعنی آغاز جنگ جهانی اول بود.

از سال ۱۸۷۰ تا ۱۹۱۴درآمد ملی فرانسه تقریبا" دو برابر شد، تولید صنایع به سه برابر و سرمایه گذاری خارجی به شش برابر رسید. میزان دستمزدهای واقعی پنجاه درصد و تجارت خارجی هفتادوپنج درصدافزایش یافت . حدود ۱۲۵,۰۰۰ مایل بزرگراه جدید احداث گردید. فرانسه در سال ۱۹۱۳ به بزرگترین تولید کننده اتومبیل در اروپا تبدیل شد. در این سال صادرات اتومبیل در فرانسه به ۴۵۰۰۰ دستگاه رسید. طی این مدت ۵۶,۰۰۰ مایل راه آهن احداث شد. فرانسه در زمینه کشاورزی نیز به پیشرفت های قابل ملاحظه ای دست یافت . ارزش تولیدات کشاورزی این کشورکه در سال ۱۸۶۰ شش میلیاردفرانک بود در سال ۱۹۱۳ به یازده میلیارد فرانک رسید و فرانسه بعد از امریکا و روسیه به سومین صادر کننده گندم در جهان تبدیل شد.

با شروع جنگ اول جهانی آلمان در ماه اگوست سال ۱۹۱۴ از طریق بلژیک به فرانسه حمله کرد . فرانسه در این جنگ ۱,۳۷۵,۰۰۰ کشته ؛ ۴,۲۶۶,۰۰۰ زخمی و ۵۳۷,۰۰۰ ناپدید و اسیر بجا گذاشت . سرانجام جنگ اول جهانی در یازدهم نوامبر ۱۹۱۸ پایان یافت .

باربادوس

باربادوس کشوری جزیره‌ای است که میان دریای کارائیب و اقیانوس اطلس شمالی و شمال شرق ونزوئلا قرار گرفته‌است. پایتخت آن بریج‌تاون است.
این جزیره جزو جزایر بادپناه است و در آنتیل کوچک قرار گرفته‌است. درازای آن ۳۴ کیلومتر، پهنای آن ۲۳ کیلومتر و مساحت آن ۴۳۱ کیلومتر مربع است. باربادوس بیرون از نوار اصلی توفان‌های اقیانوس اطلس واقع شده‌است.


پرچم کشور باربادوس

جمعیت باربادوس ۲۸۴ هزار نفر است که حدود ۸۰ هزار نفر از آنان در شهر بریج‌تاون یا پیرامون آن زندگی می‌کنند. زبان رسمی باربادوس انگلیسی است و نام این کشور در انگلیسی «باربــِیدُس» تلفظ می‌شود. این کشور در سال ۱۹۶۶ مستقل شد و هم‌اینک از گردشگرپذیرترین جزایر کارائیب است و از پیشرفته‌ترین این جزایر به‌شمار می‌آید...

ادامه مطلب ...