مطالب علمی و تاریخی

مطالب علمی و تاریخی

بروزترین سایت علمی و تاریخی
مطالب علمی و تاریخی

مطالب علمی و تاریخی

بروزترین سایت علمی و تاریخی

پاکسازی قومی

پاکسازی قومی، به کوششی قهرآمیز جهت یکدست‌سازی منطقه‌ای از لحاظ قومی گویند که معمولاً با تبعید، مهاجرت و جایگزینی اجباری و کشتار صورت می‌گیرد. پاکسازی قومی، معمولاً با نابودی بخش بزرگی از آثار تاریخی، گورستان‌ها، خانه‌ها و دیگر مظاهر تمدنی قوم هدف همراه خواهد بود.شاید بتوان گفت پاکسازی قومی، نوعی نسل‌کشی است که بیشتر برای زدودن قوم هدف از یک منطقهٔ جغرافیایی خاص انجام می‌پذیرد و معمولاً سبب تغییر جغرافیای قومی-نژادی-مذهبی آن منطقه می‌شود. بزرگترین شباهت میان نسل‌کشی و پاکسازی قومی را می‌توان نابودی اجباری گروه‌های قومی، نژادی، ایدئولوژیکی دانست. از آنجایی که پاکسازی قومی تعریفی رسمی در مجامع بین‌المللی ندارد، نمی‌توان به‌درستی تفاوتی قضایی، میان نسل‌کشی و پاکسازی قومی قائل شد. انگیزهٔ اغلب پاکسازی‌های قومی مدرن، یکدست‌سازی ترکیب دینی-قومی و یا نژادی بوده‌است، در حالی که در قرون وسطی و اوایل دوران مدرن، انگیزهٔ پاکسازی‌ها عموماً برپایهٔ مذهب بوده‌است.پاکسازی قومی ترجمهٔ فارسی عبارت انگلیسی ethnic cleansing و آن خود ترجمهٔ تحت‌الفظی عبارت صربی-کرواتی etničko čišćenje است.این واژه در دههٔ ۹۰ قرن ۲۰ میلادی و به دنبال نسل‌کشی‌هایی که در جریان فروپاشی یوگوسلاوی سابق اتفاق افتاد، وارد ادبیات سیاسی جهان شد و به‌سرعت به یکی از اصطلاحات رایج در میان واژگان مربوط به خشونت علیه گروه‌های انسانی تبدیل شد. هر چند که برخی معتقدند پاکسازی قومی ریشه‌ای تاریخی دارد.اینکه آیا پاکسازی قومی در طول تاریخ ریشه داشته یا مربوط به تحولات قرن بیستم میلادی است، از موارد مورد اختلاف است. از مصادیق پاکسازی قومی در طول تاریخ می‌توان به جابه‌جایی‌های اجباری آشوریان سدهٔ نهم تا هفتم پ. م، کشتار و اعدام دسته‌جمعی دانمارکیهای ساکن انگلستان در سده دهم میلادی، اخراج یهودیان از اسپانیا در قرن ۱۵ میلادی، و نابودی سرخ‌پوستان آمریکا توسط مهاجران و استعمارگران سفیدپوست اروپایی اشاره کرد.اگرچه عملاً فتح تمامی سرزمین‌های مستعمراتی توسط اروپاییان —مانند مکزیک، استرالیا، آمریکا— خشن بوده‌است، اما فقط برخی از آنها منجر به پاکسازی قومی خونین شدند.ظهور «پاکسازی قومی مدرن» در قرن نوزدهم و بیستم میلادی و در مناطق مختلفی مانند سرزمین‌های امپراتوری‌های قدیمی در مرکز و شرق اروپا و غرب آسیا اتفاق افتاد. امواج متعدد پاکسازی قومی نقشهٔ قومی و مذهبی این مناطق را تغییر داد. نخستین موج در زمان جنگ جهانی اول آغاز و مدت کوتاهی پس از پایان آن به اتمام رسید. دومین موج درست پس از آغاز جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید و اندکی پس از اتمام جنگ پایان پذیرفت. سومین موج هم در خلال جنگ سرد با شدت کمی آغاز و پس از پایان جنگ سرد به اوج رسید.از موارد به وقوع پیوسته در امواج مذکور می‌توان به نسل‌کشی ارامنه، آشوریان و یونانیان توسط ترکان عثمانی در خلال و پس از جنگ جهانی اول، نسل‌کشی یهودیان —معروف به هولوکاست— توسط آلمان نازی، اخراج میلیون‌ها آلمانی از لهستان و چکوسلواکی و دیگر مناطق اروپای شرقی پس از پایان جنگ جهانی دوم و کشتار بوسنیاییهای مسلمان توسط صرب‌های بوسنی پس از پایان جنگ سرد اشاره کرد.کمیسیونی از کارشناسان سازمان ملل که جهت رسیدگی به وقایع بوسنی و هرزگوین تشکیل شده بود، در ماه فوریهٔ ۱۹۹۳ پاکسازی قومی را جرمی علیه قوانین بین‌المللی توصیف کرده‌اند. اگرچه امروزه مفهوم پاکسازی قومی بخوبی فهمیده شده‌است، اما بر خلاف نسل‌کشی وارد اسناد حقوق بین‌الملل نشده و به عنوان جزئی از جرایمی که پیشتر تعریف شده، یعنی جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی، طبقه بندی می‌شود.

ژان دارک

ژان دارک (به فرانسوی: Jeanne d'Arc) و گاه دوشیزهٔ اورلئان (۶ ژانویه ۱۴۱۲ در دومرمی-لاپوسل (به معنای دومرمیِ دوشیزه یا دومرمی زادگاه دوشیزه)، لورن؛ † ۳۰ می ۱۴۳۱ در روآن)، «قهرمان» ملی فرانسه و قدیسه‌ای در کلیسای کاتولیک.در جنگ صدساله بر ضد انگلستان، رهبری فرانسوی‌ها را برعهده داشت. در نزدیکی شهر کُنپی ینی، به خاطر خیانت شهردار این شهر توسط بورگونی‌ها اسیر و به انگلیسی‌ها فروخته شد. ژان دارک در یک دادگاه کلیسایی، توسط اسقفِ بووه، پیر کوشون به جرم ضدیت با قوانین کلیسا، محکوم و در میدان ویومارشه شهرِ روآن سوزانده شد. چندی بعد، در یک دادگاه تجدید نظر در سال ۱۴۵۶، «شرافت» وی را مجدداً پذیرفتند.

ژاندارک در منطقه تاریخی لورِن، در خانواده آرک، در هنگام جنگ صدساله در روستای دونرِمی (Domremy) واقع در مرز شرقی فرانسه به دنیا آمد.


روستای دونرمی که در نزدیکی دره موز واقع بود در آن زمان تحت سرپرستی دوکِ بار قرار داشت.

پدر خانواده، ژاک، کشاورز و مسئول جمع آوری مالیات در دهکده دونرمی و همسرش ایزابل زنی دین‌دار و پاکدامن بود. خانواده آرک از قشر متوسط جامعه بودند. ژان(Jeanne) پنجمین و آخرین فرزند خانواده بود. سه برادر و خواهر بزرگ‌ترش به ترتیب ژاکمَن، کاترین، پیر و ژان(Jean) نام داشتند.

ژاک چون نمیخواست فرزندانش در آینده وارد کارهای اقتصادی شوند اجازه نداد که آنها به مدرسه بروند و خواندن و نوشتن بیاموزند. با این وجود ژان به کمک مادرش بعضی از دعاهای کتاب مقدس را حفظ نمود.شمال فرانسه در آن زمان توسط انگلیسی‌ها اشغال شده بود که با بورگونی‌ها(بورگینیون‌ها) متحّد بودند. در جنوب کشور هم، ولیعهد فرانسه (دوفَن) که بعدها به اسم شارل هفتم تاج‌گذاری کرد، حکومت می‌کرد.، ولی پادشاه انگلستان، هنری پنجم حکومت وی را به رسمیت نمی‌شناخت زیرا هنری بر طبق قرارداد تروآ، مدعی حکومت فرزند خود بر فرانسه بود...

ادامه مطلب ...

لیدیه

لیدیه (یونانی: Λυδία) منطقه‌ای باستانی در غرب آناتولی بود مطابق با استان‌های امروزی ازمیر و مانیسا در ترکیه. پایتخت سنتی لیدیه شهر سارد بود. پادشاهی لیدیه در گسترده‌ترین حالت خود تمامی آناتولی غربی را در تصرف خود داشت. لیدیه داراترین کشور منطقهٔ آسیای کوچک بود. پادشاه لیدی به منظور مقابله با کوروش بزرگ با فرمانروای اسپارت که از مهم‌ترین شهرهای یونان بود، پیمان دوستی بست. کوروش بزرگ به لیدیه حمله برد و سارد را در سال ۵۴۶ ق.م. تصرف نمود. با فتح شهر سارد به عمر پادشاهی بزرگ لیدی پایان داده شد. در قرن هفتم پ.م. یونانیان این سرزمین را به تصرف خود در آورده و با ایران همسایه شدند. آنها شهرهای مهمی از جمله بیزانس یا استانبول فعلی را بنیان نهادند. امپراتوری روم در سال ۱۹۶ پس از میلاد براین سرزمین تسلط یافت.

همکاری با ما

سلام خدمت بازدید کنندگان محترم.

شما میتوانید مطالب,اشعار,سخن های اشخاص بزرگ و... را که میخواهید در این سایت بگذارید در بخش نظرات همین مطلب یا در اینجا برای ما بفرستید و ما هم مطالب را بدون دستکاری به نمایش بگذاریم.

حتما نام و نام خانوادگی و ایمیل (برای درج در سایت) خود را همراه با مطلب خود برای ما بفرستید.

باتشکر,مدیر سایت.

مارتین لوتر

مارتین لوتر، (به آلمانی: Martin Luther  ) (نوامبر ۱۴۸۳ در آیزلبن آلمان - ۱۸ فوریه ۱۵۴۶) کشیش متجدِد و مترجم انجیل به زبان آلمانی و یک تجدیدنظرطلب مذهبی بود. او یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌ها در تاریخ آیین مسیحیت و از پیشوایان نهضت اصلاحات پروتستانی به شمار می‌رود. آرامگاه او در شهر ویتنبرگ است.

لوتر، فرزند هانس، کارگر معدن و همسرش مارگارت لینده‌مان، است. مارتین دوران تحصیلات مقدماتی را در شهرهای مانزفلد، ماگدبورگ و آیزناخ به پایان رسانید و از سال ۱۵۰۱ به تحصیل در دانشگاه ارفورت در رشته هنر پرداخت و پس از کسب مدرک لیسانس به خواسته پدرش در رشته حقوق ثبت‌نام کرد که پس از دوماه ترک تحصیل نمود. ظاهرأ وقوع یک رعد و برق باعث تغیر مسیر زندگی مارتین شد. وحشتی غیر قابل توصیف وجودش را فراگرفت، به درگاه خدا پناه آورد و به آنای مقدس قسم خورد که می‌خواهد تارک دنیا شود. دوهفته بعد درتاریخ ۱۷ ژوئیه ۱۵۰۵ میلادی وارد خانقاه آگوستین در ارفورت شد. پس از کسب رتبه کشیشی و آغاز تحصیلات خود در رشته الهیات در سال ۱۵۱۱ میلادی به رم فرستاده شد. پس از بازگشت از رم، به شورای کلیسائی ویتنبرگ منتقل گردید.

لوتر در سال ۱۵۱۲ میلادی به‌دریافت درجهٔ دکترا در رشته الهیات و کرسی استادی نایل شد. پیوند تنگاتنگ اعتقاد درونی و شخصی مارتین لوتر با تخصص تفسیر از کتاب مقدس، نطفهٔ آگاهی را در ضمیرش بارور ساخت و به‌این باور دست‌یافت که هیچ انسانی باتکیه بر توانائی خود و روش‌های کلیسایی، قادر به‌ایستادگی بر درگاه باریتعالی و دریافت شفا و رحمت نیست. لوتر به این شناخت می‌رسد که انسان‌ها براساس اعمال خود و توجیه آن به درگاه خدا ناتوانند تا بخشش وی را به دست آورند بلکه این لطف الهی است که شامل حال بندگان خواهد شد و آن‌ها باید باتواضع، رحمت خدا را قبول نمایند. در سال‌های ۱۵۱۳ میلادی - ۱۵۱۸ میلادی، لوتر در طول تدریس بخش‌هایی از کتاب مقدس (مزامیر - رومیان - غلاطیان - رساله به عبرانیان) هرچه بیشتر به اختلاف‌نظر خود با کلیسای سنتی پی‌برد ولی هیچ‌گاه به‌جدائی از کلیسا نیندیشید...

ادامه مطلب ...

ویکتور هوگو

ویکتور ماری هوگو (۲۶ فوریه، ۱۸۰۲ - ۲۲ مه، ۱۸۸۵) بزرگترین شاعر قرن نوزدهم فرانسه و شاید بزرگترین شاعر در عرصه ادبیات فرانسه و نیز داستان نویس، درام‌نویس و بنیانگذار مکتب رومانتیسم است؛ آثار او به بسیاری از افکار سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد از مهم‌ترین آثار او می‌توان به بینوایان، گوژپشت نتردام و تعداد زیادی مجموعه شعر اشاره کرد. وی هم‌چنین چندین نمایش‌نامه نوشته‌است.

 هوگو سومین پسر کاپیتان ژوزف لئوپولد سیگیسبو هوگو (بعدها به مقام ژنرالی نائل آمد) و سوفی فرانسواز تره بوشه بود. وی به شدت زیر نفوذ و تاثیر مادر قرار داشت. مادر او از سلطنت‌طلبان و از پیروان متعصب آزادی به شیوه ولتر بود و تنها بعد از مرگ مادر بود که پدرش، آن سرباز شجاع توانست ستایش و علاقهٔ فرزندش را نسبت به خود بر‌انگیزد. سال‌های کودکی ویکتور در کشورهای مختلف سپری شد. به مدت کوتاهی در کالج نجیب‌زادگان در مادرید اسپانیا درس خواند و در فرانسه تحت تعلیمات معلم خصوصی خود پدر ریوییر، کشیش بازنشسته قرار گرفت. در سال ۱۸۱۴ به دستور پدر وارد پانسیون کوردییر شد که بخش اعظم تحصیلات ابتدایی را در آنجا گذراند. تکالیف مدرسه مانع از مطالعهٔ آثار معاصران به ویژه شاتوبریان و نیز مانع از نگارش تصنیف‌های ادیبانهٔ او نشد. وی سرودن شعر را با ترجمه اشعارویرژیل آغاز کرد و همراه با این اشعار، قصیدهٔ بلندی در وصف سیل سرود. شعر بلند شادی مطالعه در لحظه لحظهٔ حیات او را به جمع شاعران پیوند داد؛ او توانست قبل از بیست سالگی نخستین قصهٔ بلند خود، یعنی کتاب Bug-Jargal را منتشر کند و با انتشار این کتاب به جمع ادیبان راه یابد...

ادامه مطلب ...