تئوری جاذبه ای که نیوتن (Newton) ارائه کرد، خیلی زود بدون تقریبآ هیچ سوالی جدی مورد پذیرش دانشمندان قرار گرفت. تا اینکه در اوایل قرن بیستم آلبرت اینشتین (Albert Einstein 1879-1955) با ارائه نظریه نسبیت خاص در سال ۱۹۰۵ و نظریه نسبیت عام در سال ۱۹۱۵ نه تنها قوانین فیزیک و جاذبه عمومی نیوتن بلکه پایه های فیزیک عصر خود را لرزاند.
هر چند قبل از او ماکس پلانک (Max Planck) با ارائه نظریه کوانتم (Quantum) تا حد زیادی فیزیک نیوتنی را زیر سئوال برده بود اما اینشتین با انتشار مقاله های خود راجع به تئوری نسبیت رسماً ثابت کرد که فیزیک نیوتن در حالت های بسیار خاص پاسخگوی پدیده های فیزیکی می باشد.نظریه نسبیت خاص
نسبیت خاص بطور خلاصه تنها نظریه ایست که در سرعتهای بالا ( در شرایطی که سرعت در خلال حرکت تغییر نکند–سرعت ثابت) میتوان به اعداد و محاسباتش اعتماد کرد. جهان ما به گونه ای است که در سرعتهای بالا از قوانین عجیبی پیروی می کند که در زندگی ما قابل دیدن نیستند. مثلا وقتی جسمی با سرعت نزدیک سرعت نور حرکت کند زمان برای او بسیار کند می گذرد. و همچنین ابعاد این جسم کوچک تر میشود. جرم جسمی که با سرعت بسیار زیاد حرکت می کند دیگر ثابت نیست بلکه ازدیاد پیدا می کند. اگر جسمی با سرعت نور حرکت کند، زمان برایش متوقف می شود، طولش به صفر میرسد و جرمش بینهایت میشود.
در سوم دسامبر 2012 اتفاق جالب دیگه ای که می افته که شاید هم ربطی به همین سال عجیب و غریب هم داشته باشه این پدیده جالبه :
در چنین روزی 3 ستاره دقیقا بر روی نوک سه هرم (همترازی) جیزه قرار میگیرند.
این اتفاق هر 2,737 سال یکبار اتفاق می افته.

مثلث برمودا (به انگلیسی: Bermuda Triangle) منطقه مثلث شکلی است که در شمال اقیانوس اطلس واقع شدهاست، بیش از ۵۰ کشتی و ۲۰ هواپیما به طرز مرموزی در این منطقه ناپدید شده و یا از بین رفتهاند.
نخستین گزارش ناپدیدشدن در مثلث برمودا را فردی به نام ادوارد ون وینکل جونز در ۱۶ سپتامبر ۱۹۵۰ در مجلهٔ آسوشیتد پرس ارائه داد. در یکی از این حادثه ۵ فروند هواپیما در پرواز ۱۹ ناپدید شدند و چند ثانیه پیش از این رخداد، فرمانده مأموریت میگفت که هیچ چیز در حالت طبیعی نیست و مشخص نیست این جا کجاست. سرانجام صدای خلبانان ضعیف و ضعیف تر شد تا به کلی قطع شد و هواپیماها برای همیشه ناپدید شدند.
نظریات علمی متعددی از جمله میل مغناطیسی قطبنما، وجود گلف استریم در اعماق اقیانوس و خلیج مکزیک، اشتباهات انسانها، آبوهوا، گاز متان و امواج سرکش ارائه داده شدهاست اما هیچکدام به طور رسمی پذیرفته نشدهاند. پارهای از دانشمندان نیز دلیل این پدیده را فراطبیعی میخوانند. یکی از این دلایل فرورفتن قارهٔ افسانهای آتلانتیس به زیر آب است. افلاطون دراینباره مینویسد:«مردم آتلانتیس برای فتح آتن سپاهیان بی شماری فراهم کردند و زئوس بر آنها طوفانی نازل کرد که قابل تصور نبود. طوفان سبب زمینلرزهها و سیلهای شدید شد و سرانجام دریا آتلانتیس را به زیر خود فرو برد و ناپدید گشت.» از دیگر نظریات فراطبیعی می توان به ربودن ۱۹ انسان توسط بیگانگان و موجودات فضایی و همینطور ورود به دنیایی دیگر اشاره کرد.

جالب اینجا است که این نشان همزمان در ایران و قوم مایا وجود داشته.

عدد کوانتومی الکترونهای مداری یک اتم، یا اتمها در یک مولکول، بر حسب نوع، چرخش، ارتعاش یا اسپین، مقادیر مختلفی انرژی دارند. بر اساس نظریه کوانتومی، مقدار انرژی چنین ذراتی کوانتیدهاست.یعنی تنها میتواند مقادیر معین و مشخصی داشته باشد.هریک از چنین مقادیری برای فرم معین از انرژی به صورت ضریبی از یک کوانتوم هستند که مشخص کننده فرم انرژی مورد بررسی است. این ضریب عدد کوانتومی نامیده میشود.
مدل کوانتومی اتم
در سال 1926 اروین شرودینگر فیزیک دان مشهور اتریشی بر مبنای رفتار دوگانه یالکترون و با تاکید بر رفتار موجی آن مدلی برای اتم پیشنهاد داد.وی در این مدل به جای محدود کردن الکترون به یک مدار دایره ای شکل ، ازحضور الکترون در فضای سه بعدی به نام اوربیتال سخن به میان آورد . او پس از انجام محاسبه های بسیار پیچیده ریاضی نتیجه گرفت همان گونه که برای مشخص کردن مکان یک جسم در فضا به سه عدد (طول ، عرض ، ارتفاع ) نیاز است ، برای مشخص کردن هر یک از اوربیتال های یک اتم نیز به چنین داده هایی نیاز داریم . شرودینگر به این منظور از سه عدد n , l , m استفاده کرد که عددهای کوانتومی خوانده می شوند . n که عدد کوانتومی اصلی گفته میشود ، همان عددی است که بور برای مشخص کردن ترازهای انرژی در مدل خود به کار برده بود . در مدل کوانتومی به جای تراز های انرژی از واژه ی لایه های الکترونی استفاده میشود و n تراز انرژی آنها را معین میکند . n=1 پایدارترین لایه ی الکترونی را نشان می دهد و هرچه n بالاتر می رود تراز انرژی لایه ی الکترونی افزایش می یابد . پیرامون هسته اتم حد اکثر هفت لایه ی الکترونی مشاهده شده است .مقادیر مجاز برای عدد کوانتومی اصلی (n) عدد های صحیح مثبت 1،2،3، ... هستند . مشاهده ها نشان داده است که الکترون های موجود در یک لایه ی الکترونی ، گروه های کوچکتری نیز تشکیل میدهند . به هر یک از این گروه ها زیر لایه می گویند . n تعداد زیر لایه های هر لایه هی الکترونی را مشخص می کند . برای مثال در لایه ی الکترونی n=2 دو زیر لایه وجود دارد . زیر لایه ها را باعدد کوانتومی اوربیتالی(l) مشخص می کنند .l میتواند عدد های درست 0 تا n-1 را در بر بگیرد . این مقادیر عددی را معمولا با حروف s (l=0) , p (l=1) , d (l=2) , f (l=3) نشان میدهند.برای مثال در دومین لایه ی الکترونی (n=2) دوزیر لایه ی s و p وجود دارند . افزون براین ها l شکل و تعداد اوربیتال ها راهم مشخص می کند . شکل اوربیتال های موجود درزیرلایه ی s و p به ترتیب کروی و دمبلی است . سومین عددکوانتومی که عدد کوانتومی مغناطیسی (m) گفته میشود ، جهت گیری اوربیتال ها در فضا را مشخص میکند.mهمه عدد های صحیح بین -1 تا+1 را در بر میگیرد . برای مثال اگر l=1 باشد ، برای m مقادیر -1و0و+1 بدست می آید . درهر زیرلایه به تعداد 2l+1 اوربیتال وجود دارد.
