پیدایش خود به خود یا آبیوژنز به نظریهای میگویند که معتقد است موجودات زنده از مواد بیجان نشات میگیرند.تاریخچه این نظریه به دوران یونان باستان بر میگردد، در آن دوران اعتقاد عامه بر این بود که کرم از گوشت گندیده و مگس و قورباقه از گلولای شکل میگیرند.جان نیدهم در سال ۱۷۴۹ (میلادی) آزمایشی که روی گوشت پخته انجام داد به این نتیجه رسید که گوشت از ابتدا به ریزاندامگانها آلودهاست پس آنها از گوشت ناشی میشوند ولی لازارو اسپالانزانی گوشتی را به مدت یک ساعت در ظرف در بستهای جوشانید و آن را به همانگونه نگهداری کرد و متوجه شد که در آن هیچ تغییری روی نمیدهد با این حال نیدهم متقاعد نگشت چون عقیده داشت در آزمایش اسپالانزانی هوا که یکی از نیازهای ریزاندامگانهای تولید شده از گوشت است تامین نگشتهاست. حدود ۸۰ سال بعد فرنز شولز و تئودور شوان [فرنز با رد کردن هوا از محلول اسید و شوان با داغ کردن هوا] هوا را در یک محیط حاوی گوشت جوشیده وارد کردند و در آن هیچ تغییری روی نداد با این حال منتقدین آن بر این بودند که داغ کردن و اسید قدرت زایندگی اکسیژن را گرفتهاست. تا این که لوئی پاستور در آزمایشی مشابه شولز اما در دهانه بالن حاوی آبگوشت از لوله دارای انحنا استفاده نمود در این صورت محیط همچنان سترون باقی میماند ولی زمانی که محتویات را با خمیدگی لوله تماس میدادند و دوباره به محیط بازمیگرداندن ریزاندامگانها در محیط پدیدار میگشتند که این آزمایش باعث رد کامل نظریه پیدایش خود به خود شد.