خرس کوآلا جانوری گیاهخوار و کیسهدار و بومی استرالیا است. نزدیکترین جانور به کوآلا از نظر ظاهر وامبَت است.
کوآلاها فقط در جنگلهای اُکالیپتوس استرالیا زندگی میکنند. آنها هر شب با دستهای پر قدرتشان شاخهها را میگیرند و شاخه به شاخه برگهای سخت اکالیپتوس (درخت کافور) را میخورند. خرسهای کوآلا به علت خوردن برگهای اکالیپتوس همیشه بوی همین برگ را میدهند. آنها روزها بر روی شاخههای پهن اکالیپتوس میخوابند و بچه شان را هم آنجا به دنیا میآورند. هر مادر فقط یک بچه به دنیا میآورد. وقتی که بچه به دنیا میآید بدنش خالی از مو و کور است. او با پنجههای کوچکش، خود را روی پوست مادر میکشاند و به سختی خود را به زیر شکم مادر میکشاند و چند ماهی در آنجا میماند. چون گرمای بدن مادر از او حمایت میکند و شیر را هم همان جا به دست میآورد. هر موقع که بخواهد شیر میمکد و خیلی محکم خود را در کیسه مادر نگه میدارد. شیری که میخورد مزه اکالیپتوس میدهد. این جانور به دلیل اینکه خیلی کم آب میخورد کوآلا (بدون آشامیدن) نام گرفتهاست...
ادامه مطلب ...اِنجیل، برگرفته از واژهٔ یونانی «اِوَنگِلیون» به معنای خبر خوش یا مژده؛ نام دیگر مجموعه متون «عهد جدید» است. اکثر قریب به اتفاق مسیحیان انجیل (عهد جدید) را به عنوان کتاب دینی خود و کلام خداوند قبول داشته و مطالعه میکنند. نام این بخش به یک پیمان اشاره دارد که آغازگر دورهٔ جدیدی از ارتباط خداوند با انسان است. خداوند طبق این پیمان شریعتی را که از طریق موسی عطا کرده بود برداشت،و ایمان به مسیح را شرط بخشایش گناهان انسان و رستگاری او قرار داد . نشانه و در حقیقت اصل محوری این پیمان، بخشش کلیه گناهان به واسطهٔ قربانی شدن عیسی مسیح (یعنی صورت بشری خداوند) است. عهد جدید چهار انجیل اصلی (متی، مرقس، لوقا، یوحنا) کتاب اعمال رسولان، نامههای رسولان مسیح و کتاب مکاشفه را در بر میگیرد. قدمت تمامی این اثار به قرن اول میلادی میرسد.پروفسور درل باک عهدجدید پژوه معاصر ارزش این متون را بدلیل نگارندگان آنها و زمان نگارششان میداند.
واژه «انجیل» هم بر کل کتاب «عهد جدید» و هم بر هر کدام از چهار بخش ابتدایی کتاب یعنی زندگینامههای مسیح، اطلاق میشود. چهار انجیل در واقع چهار روایت از زندگی عیسی مسیح است. این چهار کتاب که توسط چهار تن از حواریون میسح نگاشته شده، دارای قسمتهای مشترک بسیاری هستند اما تفاوتهایی نیز دارند. مسیحیان این چهار کتاب را «مانند چهار تصویر از مسیح ولی از زوایای مختلف» توصیف میکنند...
ادامه مطلب ...
این یکی از اسرارآمیز ترین فسیل های جمجمه انسان نماست که در سال 2010 در آفریقا یافت شده است . اگر چه اندازه خارجی و سایز حفره مغز این جمجمه ها شبیه به انسان امروزیست ، ولی در حقیقت آنها متعلق به دوازده میلیون سال قبل میباشند . این به این معنیست که این انسان نما بسیار قدیمیتر از هر جمجمه کشف شده دیگری در این سیاره است منجمله لوسی. (Australopithecus or AL 288-1 که تخمین زده میشود 3.2 میلیون سال قبل زندگی میکرده ) . ویا Ardi اولین انسان شناخته شده به تاریخ 4.4 میلیون سال قبل ) .
در حال حاضر این جمجمه ی مرموز در 25 دانشگاه بزرگ و مراکز تحقیقاتی در سراسرجهان بررسی شده است. همچنین ، یکی از عجیب ترین واقعیات در مورد این جمجمه اینست که حاوی مقداری بسیار زیادی ایریدیم است . تقرییا 560 برابر Ardi .و میدانیم ایریدیم یک ماده بسیار معمولی در شهاب سنگهاییست که از فضا به زمین آمده اند .
این جمجمه شبیه توصیفات کردوا موتوا از چیتاولی ها است.
در ۱۳۲۸ خورشیدی، ریاضیدان هندی، Kaprekar، فرآیندی را ابداع کرد که به عملیات Kaprekar شهرت یافت.در این عملیات، ابتدا عددی ۴ رقمی بایستی انتخاب شود؛ با این شرط که تمام ارقام با یکدیگر یکسان نباشند (مثلا، انتخاب اعدادی مانند ۷۷۷۷ یا ۵۵۵۵ و … نقض شرط است). پس از انتخاب عدد، بایستی ارقام آن عدد را به صورت بزرگترین و کوچکترین عدد مرتب کنیم. مثلا، اگر عدد ۸۴۵۷ را انتخاب کردید، بزرگترین ترتیبش میشود: ۸۷۵۴ و کوچکترین ترتیب نیز میشود: ۴۵۷۸٫ سرانجام، بایستی این دو عدد را از یکدیگر کم کنیم تا عددی جدید به دست آید و این مرحله را تکرار کنیم. عملیات سادهای است، اما Kaprekar متوجه موضوعی شگفتانگیز شد. اجازه دهید این عملیات را با عدد ۱۳۹۰ امتحان کنیم.
وقتی که به عدد ۶۱۷۴ رسیدیم و اگر بخواهیم عملیات را ادامه دهیم در هر خط دوباره به عدد ۶۱۷۴ میرسیم. اجازه دهید این بار با عددی دیگر، مثلا با ۶۵۱۷ این عملیات را بررسی کنیم.
عملیات اندکی طولانیتر میشود اما باز به همان نتیجه رسیدیم؛ یعنی عدد ۶۱۷۴٫ اگر اعداد دیگر را نیز امتحان کنید همواره به ۶۱۷۴ خواهید رسید؛ این همان اتفاق عجیبی بود که Kaprekar آن را کشف کرد.این عملیات حداکثر ممکن است ۷ مرحله تکرار شود. بیشتر اعداد ۴ رقمی بدون ارقام تماما یکسان (۲۱۲۴ عدد) سه مرحلهای به ۶۱۷۴ میرسند، پس از آن ۱۹۸۰ عدد ۷ مرحلهای به این نتیجه میرسند.مشابه این نتیجهی منحصر به فرد تنها در اعداد سه رقمی تکرار شده است. بدین صورت که اگر همین عملیات را برای اعداد سه رقمی تکرار کنیم همواره به ۴۹۵ میرسیم.
جنگ ششروزه ۱۹۶۷ که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میان اسرائیل و عربها (مصر، سوریه، اردن و عراق) نقطه اوج بحرانی بود که از تاریخ ۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن ۱۹۶۷ به درازا انجامید و در آن اسرائیل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک آنها را تصرف کرد. نتایج این جنگ در ساخت ژئوپلوتیک منطقه تأثیرگذار بودهاست.
در پی تشکیل کشور اسرائیل، سازمان آزادیبخش فلسطین که در آنزمان تنها سازمان نظامی-سیاسی فلسطینی بود و شرق اورشلیم، کرانه باختری رود اردن و نوار غزه را در اختیار داشت، طی منشوری که در سال ۱۹۶۴ منتشر کرد، خواهان بیرون راندن «صهیونیستها» (اسرائیلیها) از «سرزمینهای عربی» تنها با نیروی قهر و با کمک برادران عرب خود شده بود.[۱] همچنین برخوردهای مرزی کشور تازه تأسیس اسرائیل با همسایگان عرب خود از جمله در قضیه بحران کانال سوئز، قضیه بحران ملی آب در اسرائیل، حادثه سامو و اختلاف اسرائیل با اردن و همچنین قضیه مالکیت بلندیهای جولان توسط سوریه، لبنان و اسرائیل همگی دست به دست هم داد تا پیشزمینه جنگی میان این کشورها فراهم شود...
ادامه مطلب ...فاشیسم یک نظریه سیاسی و نوعی نظام حکومتی خودکامهاست که نخست بین سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۳ در ایتالیا و به وسیله موسولینی رهبری شد.
فاشیسم و نازیسم اشکال مختلف دیکتاتوری سرمایه مالی است، بر ضد سایر بخشهای سرمایه داری و دیگر بخشهای جامعه نظیر کارگران که در شرایط بحران حاد (اقتصادی) برای حفظ حکومت از به قدرت رسیدن کارگران در جامعه حاکم میشود. این واژه بعدها در مفهوم گستردهتری به کار رفت و به دیگر رژیمهای دست راستی که دارای ویژگیهای مشابهی بودند، اطلاق شد.
فاشیسم، از لحاظ نظری محصول توسعة نظری نژادباوری و امپریالیسم اروپایی بود، و از نظر اجتماعی محصول بحرانهای اقتصادی و اجتماعی پس از جنگ جهانی اول. ولی با شکست کلی آن در جنگ جهانی دوم، از اعتبار افتاد. پس از جنگ، برخی حزبهای نوفاشیست در اروپا پدید آمدند (از جمله حزب نوفاشیست ایتالیا) ولی توفیقی چندان بدست نیاوردند. در قارههای دیگر نیز رژیمهایی با ایدئولوژی فاشیستی پدید آمدند، مانند پرونیسم در آرژانتین به رهبری خوان پرون (۱۸۹۵-۱۹۷۴) که در ۱۹۴۵-۱۹۵۰ دیکتاتور آرژانتین بود. اما پرونیسم آرژانتین با فاشیسم ایتالیا تفاوتهای مهمی داشت، از جمله اینکه سیاست خارجی تجاوزگرانه نداشت و در داخل نیز به بهزیستی طبقةکارگر توجه خاص داشت.
اصول اساسی فاشیسم که موسولینی برخی از آنها را در دانشنامه ایتالیا در سال ۱۹۳۲ میلادی ابراز داشته بود عبارتند از:
۱) عدم اعتقاد به سودمند بودن صلح
۲) مخالفت با اندیشههای سوسیالیستی
۳) مخالفت با لیبرالیسم
۴) تبعیت زندگی همهٔ گروهها از دولت (توتالیتر بودن)
۵) تقدس پیشوا تا سرحد امکان
۶) مخالفت با دموکراسی (دموکراسی را بوالهوسی و خودپرستی مینامند)
۷) اعتقاد شدید به قهرمانپرستی
۸) تبلیغ روح رزمجویی
۹) نظام تکحزبی