جنگ ششروزه ۱۹۶۷ که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میان اسرائیل و عربها (مصر، سوریه، اردن و عراق) نقطه اوج بحرانی بود که از تاریخ ۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن ۱۹۶۷ به درازا انجامید و در آن اسرائیل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک آنها را تصرف کرد. نتایج این جنگ در ساخت ژئوپلوتیک منطقه تأثیرگذار بودهاست.
در پی تشکیل کشور اسرائیل، سازمان آزادیبخش فلسطین که در آنزمان تنها سازمان نظامی-سیاسی فلسطینی بود و شرق اورشلیم، کرانه باختری رود اردن و نوار غزه را در اختیار داشت، طی منشوری که در سال ۱۹۶۴ منتشر کرد، خواهان بیرون راندن «صهیونیستها» (اسرائیلیها) از «سرزمینهای عربی» تنها با نیروی قهر و با کمک برادران عرب خود شده بود.[۱] همچنین برخوردهای مرزی کشور تازه تأسیس اسرائیل با همسایگان عرب خود از جمله در قضیه بحران کانال سوئز، قضیه بحران ملی آب در اسرائیل، حادثه سامو و اختلاف اسرائیل با اردن و همچنین قضیه مالکیت بلندیهای جولان توسط سوریه، لبنان و اسرائیل همگی دست به دست هم داد تا پیشزمینه جنگی میان این کشورها فراهم شود...
آغاز بحران
در ۱۴ مه اسراییل مطلع شد که نیروهای نظامی مصر در حالت آماده باش قرار گرفتهاند و مصر در حال متمرکز کردن نیروهای خود در صحرای سینا است. به دستور سپهبد عبد الحکیم عامر در فرمان رزمی شماره ۱ نیروهای نظامی مصر از ساعت ۱۴:۳۰ روز ۱۴ مه ۱۹۶۷ برای جنگ در حالت آماده باش کامل قرار گرفتند. روز ۱۵ مه نخست وزیر اسراییل دستور داد تا تعدادی از واحدهای زرهی برای تقویت جبهه سینا به مرزهای آن منطقه اعزام شوند. در ۱۶ مه جمال عبدالناصر در نامهای به سازمان ملل خواستار خروج نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل متحد از منطقه حایل مرزی میان مصر و اسراییل میشود. مضمون نامه به این شرح است که مصر برای مقابله احتمالی با هرگونه تهدید نظامی اسراییل علیه کشورهای عربی در حال متمرکز کردن نیروهای خود در امتداد مرز با اسراییل است و به همین دلیل لازم است نیروهای پاسدار صلح فورا منطقه را ترک کنند. در همان روز رادیو قاهره اعلام کرد که «بقای اسراییل بیش از حد طول کشیده، ما از تهاجم اسراییل استقبال میکنیم. ما از جنگی که مدتها انتظارش را کشیدهایم استقبال میکنیم. نقطه اوج فرارسیدهاست. زمان جنگی که نابودی اسراییل را به همراه دارد فرا رسیدهاست.». در ۱۸ مه مصر مجددا از سازمان ملل خواست تا نیروهای پاسدار صلح را از منطقه خارج کند. بحران با خارج شدن نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل متحد از صحرای سینا در ۱۹ مه تشدید شد. پس از خارج شدن این نیروها، دولت مصر به رهبری جمال عبدالناصر به استقرار و وارد کردن نیروهای بیشتر به صحرای سینا ادامه دادو و نیروها و جنگافزارها بر مرز اسرائیل متمرکز شدند. در ۲۲ می، مصر با بستن تنگه تیران یا خلیج عقبه که در دریای سرخ قرار دارد، این راه آبی را بر کشتیهای اسرائیلی بست و بندر تازهبنیاد آنزمان بندر ایلات - که در جنوبیترین بخش اسرائیل قرار دارد - را عملاً به حالت تعطیل درآورد. خلیج عقبه تنها راه ارتباطی در یایی اسراییل با شرق بود. اسراییل نفت خود را از عمدهترین شریک نفتی خود یعنی ایران از همین طریق وارد میکرد و بسته شدن این مسیر برای اسراییل تاثیر فلج کننده به دنبال داشت.
همزمان سوریه و اردن و عراق هم نیروهایشان را به طور مشترک در بلندیهای جولان و کرانه باختری رود اردن برای حملهای غافلگیرانه جمع کردند. در همین حال اسرائیل با توجه به مساحت کم و اندازهٔ نسبتاً کوچکش استراتژی مبنای جنگ در خاک دشمن به جای جنگ در خاک خود را اتّخاذ کرد.
در همین حال رادیو مصر که به زبان عربی برنامههایی مهیج و ضد اسرائیلی پخش میکرد، هرروزه از فلسطینیان میخواست که از اسرائیل خارج شوند تا «در مسیر بلدوزرهایی که اسرائیلیها را قرار بود به دریا بریزد قرار نگیرند»
آغاز جنگ
اسرائیل که حمله همزمان ارتشهای مصر، عراق، سوریه و اردن را در چند قدمی خود میدید، دست پیش گرفت و در تاریخ ۵ ژوئن ۱۹۶۷ به نیروهای ارتش مصر در صحرای سینا حمله کرد. اسرائیل با دریافت اطلاعاتی حیاتی به وسیله عوامل اطلاعاتی خود در مصر پی برد که ارتش مصر بیش از چهارصد هواپیمای جنگنده خود را در نقطهای جمع کردهاست تا صبح روز بعد صفوف ارتش اسرائیل را شدیدا در هم بکوبد.[۵] ژنرالهای اسرائیلی که کار کشور تازه تأسیس خود را با بلند شدن هواپیماهای مصری تقریباً تمام شده میدیدند تصمیم به زدن شبانه تمام جنگندههای مصری قبل از بلند شدن یکباره آنها بر روی اسرائیل کردند و نیروی هوایی ارتش اسرائیل با حمله غافلگیرانه به فرودگاههای نظامی مصر با فرستادن تمام ۲۰۰ هواپیمای جنگندهٔ فعال خود †، در مدت چند ساعت اکثریت هواپیماهای جنگی مصر که شامل جنگندههای میگ و بمب افکنهای توپولوف ساخت روسیه بودند را بر روی زمین نابود کرد بدون اینکه مصر بتواند پاسخ مناسبی به حمله بدهددر این حمله بیش از ۳۰۰ هواپیمای مصری از بین رفت.†. گفته میشود در زمان حمله اسراییل فقط ۴ جت آموزشی مصری در حال گشت زنی یودند. با این حمله اسرائیل برتری مطلق هوایی در جنگ را به دست آورد و با استفاده از این امتیاز ابتکار عمل را به دست گرفت. مصر با انکار ضربه شدیدی که دریافت کرده بود مدعی شد که حمله بسیار موفقی علیه اسراییل ترتیب دادهاست. بر اساس این اخبار اشتباه، شاه حسین شاه اردن دستور حمله به اسراییل را صادر کرد. اردن با گلوله باران تل آویو، پایگاه هوایی رمات داوود بزرگترین پایگاه هوایی اسراییل، حمله هوایی به شهرهای ناتانیا و کفر سافا و حمله خمپارهای به بیت المقدس غربی، وارد جنگ شد. باافروخته شدن آتش جنگ، بعد از ۲ روز سوریه هم وارد جنگ شد و از بلندیهای جولان شروع به پرتاب موشکهای کاتیوشا و آتش توپخانه شدید به دشت هولا در اسرائیل کرد.
ارتش مصر نهایتا با عقبنشینی از خاک خود (صحرای سینا) تا آنسوی کانال سوئز عقب رانده شد. در همین حال ارتش اسرائیل با تغییر میدان جنگی به سوی بلندیهای جولان و کرانه باختر رود اردن که مقر نیروهای اردنی و سوری بود توانست آنها را شکست دهد و بلندیهای جولان و کشتزارهای شبعا را به اشغال خود درآورد.
پایان جنگ
در تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ اسرائیل آخرین حملات به بلندیهای جولان را تکمیل نموده بود. قرارداد آتشبسی به پیشنهاد عربها در روز بعد از آن یعنی ۱۱ ژوئن به امضاء رسید. به این ترتیب اسرائیل نوار غزه، صحرای سینا، کنارهٔ باختری رود اردن (شامل اورشلیم شرقی) را تصرّف کرد. در کل با پیروزیهای بدست آمده و سرزمینهای اشغالی مساحت اسرائیل ۳ برابر شد و در حدود یک میلیون عرب که در مناطق اشغالشده زندگی میکردند به زیر کنترل مستقیم اسرائیل درآمدند.
اسرائیل بعد از پایان قرارداد آتشبس به کسانی که اسرائیل را ترک و جهت تسریع حمله عربها به کشورهای عربی همسایه وارد شده بودند اجازه بازگشت نداد و به این ترتیب موجی از مهاجران فلسطینی در کشورهای مصر، سوریه، اردن و لبنان پدید آمد. امّا از آنجا که هیچ یک از کشورهای میزبان علاقهای به پذیرایی از میهمانان زمانی خوانده ولی اکنون ناخوانده خود نداشتند با تشکیل اردوگاههای پناهندگی در بیابانهای خود به دور از تمام امکانات اوّلیه زندگی را برایشان رقم زدند.
در نهایت خصومت میان مصر و اسرائیل با امضای پیماننامه صلح میان این دو کشور در ۲۶ مارس ۱۹۷۹ پایان یافت. خصومت میان اردن و اسرائیل هم با امضای پیمان نامه صلح میان این دو کشور در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۴ رسما پایان پذیرفت.
مذاکرات هر از چند یک بار میان اسرائیل با سوریه و لبنان در جهت دستیابی به صلح، هنوز به نتیجه مطلوبی نرسیدهاست.