گیتی یا جهان هستی، به مجموعه عالم خلقت اطلاق میگردد که بنا به براورد منجمین در ۱۵ میلیارد سال قبل در اثر انفجار بزرگ تشکیل گردید.جهان با انفجاری بزرگ به نام مهبانگ متولد شد و از آن انفجار به بعد در حال انبساط است. پایان و زندگی جهان: جهان اکنون در حال انبساط است و بنابر یافتههای جدید علمی تا ابد در حال انبساط خواهد بود تا ماده ه موجود در آن تمام شود که پس از آن احتمالا پس از ۱۰ به توان ۲۹۸ سال جهان عاری از هرگونه مادهای حتی یک پروتون به صورت سرد و تاریک البته با یک تابش زمینهٔ خفیف به انبساط خود ادامه خواهد داد.

البته معتقدان به فرضیهٔ جهانهای موازی بر این باورند که انفجار بیگ بنگ امری عادی است که هنگامی که دو جهان موازی به هم برخورد میکنند شکل میگیرد. برای اینکه جهانهای موازی را تصور کنید دو صفحهٔ موازی با هم را در نظر بگیرید که با فنری به هم متصلند که از هم دور و نزدیک میشوند. این فنر همان گرانش است که وقتی صفحهها را به هم نزیک کرد با هم برخورد میکند و انفجار بزرگ رخ میدهد...
جهان شامل همه چیز، ما را به درک وجود فیزیکی، کل فضا و زمان، و تمامی اشکال ماده و انرژی وا می دارد. جهان ممکن است در مدت کمی از معانی مختلف متنی استفاده شود، مثل مفاهیمی مانند کیهان، جهان، یا طبیعت. کلمه عالم معمولاً به عنوان فراگیر همه چیز تعریف شده است. با این حال، با استفاده از تعریفهای جایگزین، برخی از کیهان شناسان بر این باورند که "جهان" متشکل از گسترش فضا به عنوان - ما - دانش آن را میدانیم، اگر تنها یکی از بسیاری از کیهانها قطع شود که مولتیورز نامیده می شوند برای مثال، در بسیاری از فرضیه های- دنیای جدید "کیهان هایی" هستند که با هر اندازه گیری کوانتومی استناد می شوند. [کلکسیونهای مورد نیاز]. این کیهانها که معمولاً تصور میشود به طور کامل از خود ما قطع و در نتیجه با تشخیص آزمایشگاهی غیرممکن می باشند.مشاهدات قطعات بزرگتر از جهان ( دور) نشان می دهد که جهان از حداکثر همان قوانین فیزیکی و ثابت خود در طول تاریخ اداره می شود. با این حال، در تئوری حباب جهان، ممکن است تنوع نامحدود از "کیهان های" ایجاد شده در شیوههای مختلف، و شاید هر کدام با ثابتهای فیزیکی مختلف وجود داشته باشد. در طول تاریخ جهان ثبت شده، چند پیشنهاد کیهانی و کیهانشناسی برای حساب مشاهدات شده اند .اولین مدلهای کمی زمین محوری که توسط یونانیان باستان، پیشنهاد کردند که جهانی دارای فضای بی نهایت و ازلی وجود داشته است، اما شامل مجموعه ای از تک حوزههای متحدالمرکز از اندازه محدود -- مربوط به ستاره ثابت توسعه داده شدند، خورشید و سیارههای مختلف -- دواراما در مورد زمین کروی حرکت نمی کند.در طول قرنها، با مشاهدات و تئوریهای دقیق منجر به بهبود گرانش مدل کوپرنیک دارای مرکز در خورشید و مدل نیوتنی از منظومه شمسی بود. پیشرفتهای بیشتر در نجوم به تحقق منظومه شمسی در یک کهکشان متشکل از میلیونها ستارههای جاسازی شده منجر شد، کهکشان راه شیری و کهکشانهای دیگر که خارج از آن وجود دارد، تا آنجا که با ابزار نجومی میتوان به آن رسید. مطالعات دقیق توزیع از این کهکشانها و خطوط طیفی آنها به رهبری بسیاری از کیهانشناسی مدرن می انجامد. کشف مادون قرمز و تابش زمینه کیهانی نشان داد که جهان در حال گسترش است و ظاهرا تا به حال آغاز شده است.این تصویر با کیفیت بالا از میدان فوق العاده ژرف هابل طیف متنوعی از کهکشانها را نشان می دهد، که هر کدام شامل میلیاردها ستاره است. منطقه معادل از آسمان، که تصویر را در گوشه پایین سمت چپ اشغال میکند نشان داده شده است. کوچکترین کهکشان ردست، در حدود، برخی از کهکشانهای بسیار دور توسط تلسکوپ نوری تصویر100 شده، در زمان اندکی پس از بیگ بنگ به وجود آمده اند. با توجه به مدلهای علمی رایج جهان، به نام بیگ بنگ، جهان از شدت داغ، فاز چگال به نام دورهٔ پلانک، گسترش پیدا کرده است که در آن همه ماده و انرژی متمرکز جهان قابل مشاهده بوده است.
از آنجا که عصر پلانک، جهان به شکل کنونی خود در حال گسترش بوده است، احتمالا با دوره کوتاه (کمتر از 10-32 ثانیه) تورم کیهانی پیدا کرده است. چندین اندازه گیری تجربی و نظری مستقل، از این گسترش و، به طور کلی، نظریهٔ بیگ بنگ حمایت می کند. مشاهدات اخیر نشان می دهد که این گسترش به دلیل شتاب انرژی تاریک، و بیشتر از ماده در جهان ممکن است در صورتی که می تواند توسط ابزار حاضر قابل شناسایی نشده باشد، و بنابراین در مدلهای کنونی جهان به حساب نیاورده شده است، به نام ماده تاریک نامگذاری شده است. عدم دقت درمشاهدات فعلی مانع از پیش بینیهای سرنوشت نهایی جهان شده است.تفسیرهای فعلی مشاهدات نجومی نشان می دهد که سن جهان 13.73 (± 0.12) میلیارد سال است، و قطر قابل مشاهده از جهان حداقل 93 میلیارد سال نوری است یا 1026 × 8.80 متر می باشد. بر اساس نسبیت عام، فضا می تواند سریعتر از سرعت نور گسترش بیابد، اگرچه ما می توانیم تنها بخش کوچکی از جهان را به دلیل محدودیتهای اعمال شده توسط سرعت نور مشاهده کنیم.
ریشهشناسی، مترادف و تعاریف
کلمه عالم مشتق شده از کلمه قدیمی فرانسوی Univers، که به نوبه خود از کلمه لاتین universum مشتق شده است. کلمه لاتین توسط سیسرو و نویسندگان بعد از لاتین در بسیاری از معانی همان کلمه انگلیسی مدرن مورد استفاده قرار گرفت و استفاده شده است. کلمه لاتین مشتق شده از انقباض شاعرانه Unvorsum -- برای اولین بار توسط Lucretius در کتاب چهارم (خط 262) از natura rerum او (از چیزهایی در طبیعت) -- که متصل سازمان ملل متحد ، (استفاده از ترکیب فرم unus، و یا "یک") با vorsum ، versum (اسم ساخته شده از وجه وصفی مجهول کامل از vertere، به معنی "چیز تنظیم شده، چرخاند، نورد، تغییر") است. کلمهLucretius استفاده شده در معنی یعنی اینکه (همه چیز می چرخد دور یک )هر چیزی با آن ترکیب شده است.تفسیر هنری (بسیار اغراق آمیز) از آونگ فوکو نشان می دهند که زمین ثابت است، اما می چرخد. تفسیر جایگزین unvorsumاست "همه چیز به عنوان یکی چرخان است" یا "همه چیز تنظیم شده توسط یکی، چرخاند " . در این مفهوم، آن ممکن است ترجمه کلمه یونانی در اوایل برای جهان ، περιφορα ، "چیزی حمل و نقل در دایره " در نظر گرفته شود، در اصل برای توصیف دوره از وعده غذایی، مواد غذایی که در اطراف دایره شام از مهمانان پذیرایی می شود. این کلمه یونانی اشاره به مدل یونانی اولیه جهان، که در آن همهٔ ماده در درون حوزههای محور چرخش بر روی زمین موجود بود، با توجه به ارسطو، چرخش از خارجیترین حوزه، مسئول حرکت و تغییر همه چیز را در درون آن دارد.این تغییر طبیعی بود در مورد فرض یونانیان که کره زمین ثابت بود و آسمانها به دور زمین می چرخند، به دلیل اندازه گیریهای دقیق نجومی و فیزیکی (مانند آونگ فوکو) مجبور بودند طوری دیگر آن را اثبات کنند . اصطلاح رایجترین برای "جهان" در میان فیلسوفان یونان باستان بعد از فیثاغورث το παν (همه) بود، به عنوان تمام ماده (το ολον) و تمام فضاτο κενον)[ ] تعریف شده بود. مترادف دیگر برای جهان در میان فلاسفه یونان باستان شامل κοσμος (به معنی جهان، جهان هستی) و φυσις (به معنی طبیعت، که کلمه فیزیک را از آن استخراج می کنیم) همان مترادفها را میتوان در نویسندگان لاتین یافت (totum ، mundus ، natura) در زبانهای مدرن، جان سالم به دربرد، به عنوان مثال، کلمات آلمانی das all ، Weltall ، Natur برای جهان به کار برد . مترادفهای مشابه میتوان در انگلیسی یافت، مانند(تئوری همه چیز)، کیهان (که در کیهان شناسی)، جهان (همانطور که در چند فرضیه جهان) و طبیعت (مانند قوانین طبیعی یا فلسفه طبیعی) که همه چیز را در بر داشته باشد .]

تعریف به عنوان واقعیت
به طور معمول، جهان به عنوان هر آنچه را که وجود دارد، وجود داشته است، و
برقرار خواهد بود تعریف شده است. با توجه به این تعریف و درک حال حاضر ما،
جهان متشکل از سه عنصر : فضا و زمان، در مجموع به عنوان فضا زمان یا خلاء
شناخته شده؛ ماده و اشکال مختلف انرژی و تکانه فضا – زمان را اشغال میکند و
قوانین فیزیکی است که هر دو را کنترل میکند . این عناصر در زیر با جزئیات
بیشتر بحث خواهد شد. تعریف مربوط به مدت عالم هر چیزی که وجود دارد درتنها
یک لحظه از زمان کیهانی، مانند حال حاضر، همانطور که در جمله "جهان در حال
حاضر در تابش یکنواخت مایکروویو غرق است". سه عنصر از جهان (فضازمان، ماده
- انرژی، و قانون فیزیکی) تقریبا با ایدههای ارسطو مطابقت دارد. او در
کتاب فیزیک (Φυσικης، که ما آن را از کلمه "فیزیک" مشتق می گیریم)، ارسطو
το παν (همه چیز) را به سه عنصر تقریبا مشابه : ماده (جنس جهانی که ساخته
شده است)، فرم (ترتیب ماده در فضا) و تغییر (چه ماده ای، تخریب و یا تغییر
در خواص آن ایجاد شده است، و به طور مشابه، چگونه شکل آن تغییر یافته است)
تقسیم شده است. قوانین فیزیک را به عنوان قواعد حاکم بر خواص ماده، شکل و
تغییرات آنها تصور کرده بودند. بعدها فلاسفه ای مانند Lucretius، ابن رشد،
ابن سینا و باروخ اسپینوزاین قسمت را تغییر یا تصفیه کردند، به عنوان مثال،
ابن رشد و اسپینوزا naturans natura (اصول حاکم بر جهان فعال) از naturata
natura تشخیص دادند، اثر عناصر سابق به تنهایی عمل می کنند.
تعریف به عنوان متصل فضا زمان
این ممکن است جدایی فضا زمان تصور شود، هر موجود، اما قادر به ارتباط
برقرار کردن با دیگری نیست. استعاره از ناظرانی که زندگی می کنند، در
حبابهای صابون جداگانه، نمی توانند به راحتی با کسانی که در یک حباب صابون
دیگر هستند تعامل کنند . به گفته یکی از اصطلاحات رایج، هر یک از "حباب
صابون" به عنوان یک جهان مشخص از فضا زمان است، در حالی که فضا زمان که خاص
جهان مشخص است، درست مانند اینکه به ماه بگوییم ماه. مجموعه کامل از این
فضا - زمان به عنوان multiverse جداگانه استفاده می شود. در اصل،
کهکشانهای unconnected دیگر ممکن است dimensionalities مختلف و توپولوژی
فضا زمان، انواع مختلف ماده و انرژی را داشته باشند و قوانین متفاوت فیزیکی
و ثابتهای فیزیکی، هر چند در حال حاضر از جمله امکانات تفکرکردن را داشته
باشند.
تعریف به عنوان واقعیت قابل مشاهده
با توجه به تعریف هنوز- بیشتر - محدود، عالم هر چیزی است که در داخل متصل
به فضا- زمان ما است که می تواند فرصتی برای ارتباط برقرار کردن با ما و
بالعکس اند.با توجه به نظریه عمومی نسبیت، برخی از مناطق فضا ممکن است هرگز
با ما در تعامل نباشند حتی در طول عمر جهان، به علت سرعت محدود نور و
گسترش مداوم فضا. به عنوان مثال، پیامهای رادیویی که از زمین فرستاده
میشود ممکن است هرگز به برخی از مناطق فضا نرسد، حتی اگرجهان برای همیشه
زندگی کند، وفضا بتواند سریعتر از نور گسترش یابد[استهزا]. به وضوح روشن
است تاکید بر اینکه کسانی که در مناطق دور از فضا وجود دارند و بخشی از
واقعیت، تا آنجا که ما هستیم قرار گرفته اند؛ اما ما هرگز با آنها نمی
توانیم ارتباط برقرار کنیم. منطقه فضایی که ما می توانیم در آن اثر گذاریم و
تحت تاثیر قرار بگیریم به عنوان عالم قابل مشاهده استفاده می شود. صرفا
سخن گفتن، راجع به جهان قابل مشاهده بستگی به مکان ناظردارد. با مسافرت، یک
ناظر می تواند در تماس با منطقه بیشتری ازدرون فضا زمان نسبت به ناظری که
هنوز ثابت باقی مانده است، به طوری که برای جهان قابل مشاهده از سابق بزرگ
تر است برای او نسبت به دومی. با این وجود، حتی سریعترین مسافرتی که ممکن
است نمی تواند با همه فضای تداخل کند. به طور معمول، جهان قابل مشاهده است
از دیدگاه ما معنای جهان قابل مشاهده را در کهکشان راه شیری میدانیم.
مدلهای تاریخی
بسیاری از مدلهای کیهان (cosmologies) ومنشأ آن (cosmogonies) شده اند، بر
اساس دادههای آن زمان و تصورات از جهان در دسترس پیشنهاد می کنند. از
لحاظ تاریخی ، cosmologies و cosmogonies در روایات از خدایان بر اساس
بازیگری در شیوههای مختلف بودند. نظریهها ی غیرشخصی از جهان، قوانین
فیزیکی حاکم بر جهان برای اولین بار توسط یونانیها و سرخپوستان بودند
ارائه شده است. در طول قرنها، بهبود در مشاهدات نجومی و تئوری حرکت و
گرانش همواره منجر به توصیف دقیق تر از جهان شد. دوران مدرن کیهانشناسی با
آلبرت اینشتین 1915 نظریه عمومی نسبیت آغاز شد، که این امکان را به کمی
پیش بینی منشا، تکامل، و نتیجه گیری از عالم به عنوان یک کل می دهد.
مدرنترین و دقیق تر، نظریههای کیهانشناسی بر اساس نسبیت عام پذیرفته
شده، پیش بینی مهبانگ، اگر چه هنوز هم به دقت بیشتری از اندازه گیریهای
برای تعیین اینکه نظریه صحیح لازم است.
خیلی جالب بود
درکل مطالبی که در مورد فضاست همیشه برام جالب و عجیبه