لودویگ میس فان در روهه چهره معماری معاصر را دگرگون کرد. روش کاری و فلسفه هنری او تاثیر بسیار عمیقی در آرشیتکت های قرن بیستم گذاشته است. نفوذ او در معماری جهان، به ویژه آمریکا انکار ناپذیر است. او با استفاده از تکنولوژی مدرن و مصالح موجود، معماری قرن بیستم را به شکل بنیادی تغییر داد. بناهای او دارای ویژگیهایی منحصر به فرد و نمایانگر بافتی جدید هستند که به بعدی جهانی دسته یافتهاند.
او از همان ابتدا به تناسب در معماری و بافت ساده ساختمانی اهمیت فراوانی میداد. بناهای قدیمی آخن تاثیر فراوانی در تکامل سبک هنری میس فان در روهه دارند. او در این رابطه میگوید: «زیبائی بناهای قدیمی در سادگی فرم، خطوط مستقیم و تناسبات سنجیده شده آنان است».
میس فان در روهه پس از دوران کارآموزی به برلین رفت و از سال ۱۹۰۸ در دفتر معماری پیتر برنز، یکی از پیشگامان معماری مدرن، مشغول به کار شد. در اینجا بود که با والتر گروپیوس و لوکوربوزیه، دو تن از دیگر پایهگذاران مهم معماری قرن بیستم آشنا گردید.
لودویگ میس فان در روهه اصول متداول معماری دوره خود را مورد انتقاد قرار داد و با الهام از سبک های هنری دهه سوم قرن بیستم مانند دادا و ساختمانگری ، قواعد معماری مدرن را پایهگذاری کرد.
استفاده از آهن در بدنه سازی و شیشه در نمای ساختمان نشاندهنده سبک معماری او است که در "غرفه آلمان" در نمایشگاه بیناللملی سال ۱۹۲۹در بارسلونا اجرا شده است. غرفه آلمان در بارسلونا پس از بازسازی در حال حاضر مقر بنیاد میس فان در روهه برای پیشبرد معماری مدرن است.
او در دوران اقامت خود در برلین بناهای مهمی مانند آسمانخراش خیابان برلین و بنای یادبود "روزا لوکزمبورگ و کارل لیبکنشت" را ساخت و شمار زیادی مبلمان و وسائل خانگی را طراحی کرد. میس فان در روهه سال ۱۹۳۰ به مدیریت آموزشگاه هنر باوهاوس در شهر دساو و جانشینی والتر گروپیوس انتخاب شد. این آموزشگاه هنری که دو سال پس از آن به برلین منتقل گردید، در سال ۱۹۳۳ میلادی به اتهام آنکه "مرکز بلشویستی" است، توسط نازی ها تعطیل شد.
لودویگ میس فان در روهه در سال ۱۹۳۸ به آمریکا مهاجرت کرد و مکتب باوهاوس را به شهرت جهانی رساند. مجتمع های مسکونی او در شیکاگو و نیویورک که نمای آنان کاملا از شیشه ساخته شدهاند، از سویی نشانگرتکامل هنری او و از سویی دیگرنشانگر وابستگی او به مکتب هنری باوهاوس است. از مشهورترین مجتمعهای مسکونی او Lake Shore Drive 860/880 است که در آن برای اولین باردر ساخت بنا از آهن در چهارچوب و شیشه در نما استفاده شده است. او این روش را در بناهای دیگر خود مانند Curtainwall با تغییراتی تکامل میدهد.
به عقیده میس فان در روهه، «رعایت اصول و قواعد برای دستیابی به آزادی بیانی و فرم در معماری امری کاملا ضروری است. رعایت نظم کاری بسیار پیچیدهتر از برنامهریزی کاری است. برنامهریزی هدفی را در نظر میگیرد. اصول و قاعده به محتوا میپردازد. این نقطه مشترک آن با هنر معماری است، چرا که در این رابطه ارزش و نه نتیجه کاری مورد توجه است».
ساختمان Seagram در نیویورک که از شاهکارهای معماری مدرن است، اوج تکامل اصول و قواعد معماری او را نشان میدهد. هماهنگی فضای داخلی ساختمان و بافت شهری که از ابتکارات او است، در این بنا به شکل بینظیری اجرا شده است.
چکیده فلسفه هنری او را در این گفتهاش میتوان دید: «امکانات صنعتی و تکنولوژی به انسان نوید دستیابی و عظمت را میدهد. این وعده خطرات بیشماری به همراه داشته و موجب نگرانی انسانهایی میشود که احساس مسئولیت عمیقی در ارتباط با جامعه حس میکنند. بههمین دلیل ضروری است که جایگاه و ارزش تکنولوژی در جامعه امروزی مورد بحث قرار گیرد».
لودویگ میس فان در روهه در سالهای آخر زندگی خود جوائز متعددی از جمله مدال طلائی انجمن بینالمللی آرشیتکتها را دریافت کرد و از دانشگاههای گوناگون دکترای افتخاری به او تعلق گرفت. دفتر معماری او سالهای طولانی نبض هنر معماری و شهرسازی در آمریکا بود.
او در روز ۱۷ اوت سال ۱۹۶۹ پس از سال های طولانی تحمل بیماری سرطان حنجره، در سن ۸۳ سالگی بر اثر ابتلا به ذات الریه درگذشت.
به گفته او، «معماری با قرار دادن دو آجر در کنار یکدیگر شروع میشود. معماری زبانی است که پایه آن نظم و قواعد دستوری هستند. زبان در زندگی روزمره میتواند تکامل بیابد و به مرحله شعر برسد. اگر ما زبان را به این مرحله از تکامل برسانیم، به رتبه شاعری خواهیم رسید».
میس فان در روهه از مهمترین پایهگذاران معماری مدرن در قرن بیستم بوده و اگر از دید خود او به او بنگریم، میتوانیم او را شاعر معماری بدانیم.