اکوادور کشوری در شمال غربی آمریکای جنوبی است. پایتخت آن کیتو و بزرگترین شهر این کشور گوایاکیول است. در شمال آن کلمبیا، در شرق و جنوب آن پرو و در غرب آن اقیانوس آرام قرار دارد. این کشور همچنین شامل جزایر گالاپاگس) در اقیانوس آرام در حدود ۹۶۵ کیلومتری غرب کشور میباشد. اکوادور دارای مساحتی برابر با ۲۵۶٬۳۷۰ کیلومتر مربع میباشد.
پرچم کشور اکوادور نماد اکوادور
بومیها مدتها پیش از فتح منطقه توسط امپراتوری اینکا در این ناحیه سکونت یافتند. بدلیل جنگها و ازدواجها با ملل مختلفی که ساکن درههای رشته کوه آند بودند، این ناحیه بخشی از قلمروی امپراتوری اینکاها شد. آتاهوالپا یکی از پسران امپراتور اینکا هواینا کاپاک در شهر کیتو متولد شد. با این وجود از آنجاکه امپراتور پسر دیگری بنام هاسکار داشت که در کوسکو یایتخت امپراتوری اینکا متولد شده بود، تاج پادشاهی به وی نرسید. بنابراین امپراتوری به دو قسمت تقسیم شد: آتاهالپا فرمانروایی قسمت شمالی را که مرکز آن کیتو بود دریافت کرد و هاسکار قسمت جنوبی را که مرکز آن کوسکو بود به ارث برد. در سال ۱۵۳۱ فاتحان اسپانیایی با فرمانروایی فرانسیسکو پیزارو وارد امپراتوری اینکاها شدند که بدلیل چنگهای داخلی بسیار ضعیف شده بود. آتاهوالپا به دنبال اتحاد با اسپانیاییها برای غلبه بر هاسکار بود تا فروانروایی کل امپراتوری اینکاها را بدست گیرد. اما اسپانیاییها خود قصد تصرف داشتند و بنابراین در قلعهای نظامی در کاجامارکا استقرار یافتند و در نبرد کاجامارکا آتاهالپا را اسیر کرده و وی را گروکان گرفتند. وی در سلولی پر از طلا که مانع فرار او میشدند اسیر بود. در مدت اسارت، آتاهوالپا برنامهای برای کشتن نابرادری خود در کوسکو طرح کرد. صحنه برای غلبهٔ اسپانیاییها بر کل امپراتوری اینکاها آماده بود. با وجود اینکه اسپانیاییها در محاصرهٔ اینکاها بودند؛ آتاهوالپا را اعدام کردند. اسپانیاییها برای فرار از محاصرهٔ قلعه، تمامی توپهای خود را شلیک کردند و از میان اینکاها گریختند. در سالهای بعدی اسپانیاییها در پرو به قدرت رسیدند...
عده افراد بومی در دهههای اولیهٔ حکومت اسپانیاییها بدلیل بیماری رو به کاهش نهاد؛ زمانی که بومیها مجبور به کار کردن در سیستم کاری «encomienda» برای اربابان اسپانیایی بودند. در سال ۱۵۶۳، کیتو بخشی از ناحیهِ دولتی "audiencia" اسپانیا و محل حکومت نایب پرویی شد که پایتخت آن لیما بود.
پس از حدود ۳۰۰ سال از استعمارگری اسپانیاییها، کیتو شهری با حدود ده هزار نفر جمعیت بود و در سال ۱۸۲۲ بود که اکوادور به جمهوری گرن کلمبیایی سیمون بلیوار ملحق شد و در سال ۱۸۳۰ جمهوریای مستقل شد.
در قرن نوزدهم، اوضاع ناحیه ناآرام بود و فرمانروایان یکی پس از دیگری به سرعت میآمدند. گابریل گارسیا مورنو در دههٔ ۱۸۶۰ با پشتیبانی کلیسای کاتولیک رم کشور را متحد ساخت. در اواخر دههٔ ۱۸۰۰، تقاضای جهانی برای کاکائو باعث وابستگی اقتصاد به صادرات کالا شد واین شرایط باعث مهاجرت به مناطق حاصلخیز ساحلی شد.
یک انقلاب آزادیخواه در نواحی ساحلی تحت رهبری الوی آلفارو در سال ۱۸۹۵ باعث کاهش قدرت روحانیت شد و این حزب آزادیخواه تا زمان کودتای نظامی سال ۱۹۲۵ همچنان قدرت داشت. در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ سیاستمداران مردمی مانند رئیس جمهور جوزماریا ولاسکو ایبارا که در پنج دوره ریئسجمهور بود نقشی پراهمیت داشتند.
اختلاف بر سر حکومت بر قلمرویی در آمازون باعث ایجاد اختلافی طولانی مدت بین اکوادور و پرو شدهاست. در سال ۱۹۴۱، یا تشدید اختلافات بین دو کشور جنگ در گرفت. پرو ادعا میکرد که حضور نظامی اکوادور در قلمرویی که پرو مدعی آن است در واقع حمله به خاک پرو است و اکوادور نیز همین ادعا را در مورد پرو داشت. در جولای سال ۱۹۴۱ سربازان به حرکت درآمدند. پرو دارای نیروی نظامی متشکل از یازده هزار و ۶۸۱ سرباز بود، در حالیکه اکوادور تنها پنج هزار و ۳۰۰ نیروی نظامی غیر ماهر و گسسته داشت که هزار و ۳۰۰ تن از آنها در نواحی جنوبی کشور استقرار یافته بودند. در پنج جولای سال ۱۹۴۱، با عبور نیروهایی پرو از برخی محلهای مرزی اکوادور برای بررسی توان نظامی نیروهای مرزی این کشور درگیری بالا گرفت. در نهایت در ۲۳ جولای ۱۹۴۱، نیروهای پرو از مرز اکوادور در رودخانهٔ زارومیلا گذشتند و رسماً حملهٔ خود را به ناحیهٔ الاوروی اکوادور آغاز کردند. در این جنگ پرو تمامی نواحی مورد ادعای اکوادور و همچنین ناحیهٔ الاورو و قسمتهایی از ناحیهٔ لوجا (حدود ۶٪ کشور) را تصرف کرد و خواستار صرفنظرکردن اکوادور از نواحی مورد ادعایش شد. نیروی دریایی پرو بندر گوایاکویل را در اختیار گرفت و بدینترتیب مانع تامین تجهیزات مورد نیاز نیروهای اکوادور شد. پس از چندین هفته از جنگ، با فشار آمریکا و چندین کشور آمریکای لاتین جنگ متوقف شد. اکوادور و پرو در ۲۹ ژانویهٔ سال ۱۹۴۲ رسما تفاهمنامه ریو را به نفع اتحاد نیمکره در مقابل نیروهای کشورهای محور در جنگ جهانی دوم امضاء کردند. در نهایت بدلیل پیروزی پرو نواحی مورد اختلاف به این کشور داده شد. پیش از اتمام کامل اختلافات دو جنگ دیگر اتفاق افتاده بودند. "رجوع کنید به جنگ پاکیوشا و جنگ سنپا.
رکود اقتصادی و نارضایتی عمومی باعث بازگشت به سوی سیاستهای مردمی در دههٔ ۱۹۶۰ شد، در حالیکه شرکتهای خارجی در ناحیهِ آمازون اکوادور منابع نفتی کشف کرده و آ?ها را توسعه میدادند. در سال ۱۹۷۲، ساخت لولهِ نفتی آندیان که نفت را از شرق به ساحل میآورد به اتمام رسید و بنابراین اکوادور به دومین تولیدکنندهِ بزرگ نفت در آمریکای جنوبی تبدیل شد. در همان سال یک گروه نظامی ملی جونتا دولت را مغلوب کرد و تا سال ۱۹۷۹ همچنان بر قدرت ماند، تا اینکه در آن سال فشارهای نهادهای مردمیدموکراتیک بسیار افزایش یافت. در سال ۱۹۸۲، دولت با بحران اقنصادی ناشی از تورم بالا، کسری بودجه، کاهش ارزش پول کشور، افزایش بدهی و مشکل از صنایع غیررقابتی مواجه شد که منجر به بیثباتی دولت شده بود.
سالهای متمادی بیکفایتی در ادارهِ کشور که با ناتوانی در رسیدگی به بدهیهای کشور در زمان حکومت نظامی آغاز شده بود، درواقع کنترل و ادارهِ کشور را غیرممکن کرده بود. در اواسط دههِ ۹۰، دولت اکوادور دارای نهاد اجرایی بسیار ضعیفی بود که برای راضی کردن دولتمردان در هیات قانونگذاری و قضایی تقلا میکرد. سه رئیسجمهور آخر منتخب مردم رئیس جمهور هیچ کدام تا آخر دورهِ ریاست جمهوری خود بر سر کار نماندند.
از جمله مهمترین عوامل در بیثباتی دموکراتیک اکوادور ظهور جمعیت بومی به عنوان جزئی فعال در دولت بود. این افراد بدلیل ناتوانی دولت در تحقق وعدههایش در مورد اصلاحات ارضی، بیکاری و استثمار مالکان زمین نسبت به دولت بدبین بودند. نهضت آنها به همراه حرکتهای مشابهِ چپگراها و طبقهِ ممتاز باعث کاهش توان نهاد اجرایی شد. بخش عمومی و سایر بخشهای دولت سرمایهِ سیاسی کمی در اختیار رئیسجمهور قرار میدادند، همانطوریکه در زمان عزل رئیسجمهور لوسیو گوتیرز در آوریل ۲۰۰۵ در کنگرهِ اکوادور اتفاق افتاد. آلفردو پالاسیو معاون رئیسجمهور جای او آمد و تا زمان ۲۰۰۶ در ۲۰۰۶ روی کار ماند، که در ابتدا برندهای نداشت، تا زمانی که در ۲۶ نوامبر در انتخابات نهایی رافائل کوری بر آلوارو نوبا پیروز شد.
سیاست
سیاست اکوادور به صورت سیستم رئیسجمهورح نمایندگی مردمی جمهوری است، که در آن رئیسجمهور اکوادور هم رئیس دولت و هم رهبر کشور در یک سیستم چند بخشی است. توان اجرایی در اختیار دولت است. حق قانونگذاری هم در دستان دولت و هم کنگرهِ ملی اکوادور است. بخش قضایی جدای از بخشهای قانونگذاری و اجرایی است.
«شاخهِ اجرایی:» رئیسجمهور : آلفردو پالاسیو(از ۲۰ آوریل ۲۰۰۵ و بعد لوسیو گویتیرز توسط کنگره عزل شد) معاون رئیسجمهور : نیکانور آلجاندرو سرنو آکویلار (از ۵ مهٔ ۲۰۰۵)
کابینه: رئیسجمهور کابینه را تعیین میکند و تمامی وزرا و حیطهِ کاری آنها توسط وی تعیین میگردند. در حال حاضر ۱۵ وزیر(Ministerios) و ۷ دبیر (Secretarías) وجود دارند.
انتخابات : رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور با یک رای برای یک دورهِ چهار ساله طی یک انتخابات اجباری انتخاب میشوند و آنها نمیتوانند در دو دورهِ متوالی سر کار بیایند. انتخابات عمومی پیشین در اکوادور در بیستم اکتبر ۲۰۰۲ برگزار شد که رای گیری نهایی آم در ۲۴ نوامبر ۲۰۰۲ برگزار شد و طی آن لوسیو گویتیرز به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. در اکتبر و نوامبر ۲۰۰۶ نیر انتخابات در اکوادور برگزار شد که طی آن رافائل کوری به عنوان رئیسجمهور و لنین مورنو به عنوان معاون رئیسجمهور انتخاب شد.
«شاخهِ قانونگذاری:» کنگرهِ ملی Congreso Nacional با ۱۰۰ عضو که در هر منطقه برای یک دورهِ چهار ساله انتخاب میشوند.
«شاخهِ قضایی:» دادگاه عالی Corte Suprema در راس این شاخهاست. طبق قانون اساسی کشور، قضات Ministros Juez توسط اعضای دادگاه عالی انتخاب میشوند، با این حال در دسامبر ۲۰۰۴ کنگرهِ ملی کلا جایگزین دادگاه شد.
روابط خارجی
اکوادور عمدتاً تاکید بسیاری بر رویکردهای چندجانبه در مورد مسائل بینالمللی داشتهاست. اکوادور عضو سازمان ملل (و اغلب آژانسهای تخصصی) آن است و همچنین عضو بسیاری از گروههای منطقهای است که از آن جمله گروه ریو، سیستم اقتصادی آمریکای لاتین، سازمان انرژی آمریکای لاتین، انجمن اتحاد آمریکای لاتین و معاهدهِ آندین میباشد. اکوادور ارتباطی نزدیک با آمریکا دارد. در سال ۲۰۰۶، فسخ یک قرارداد توسط شرکت اکسیدنتال، یک شرکت نفتی آمریکای شمالی، باعث ایجاد تنش در روابط آمریکا و اکوادور شد. دولت اکوادور اعلام کرد که قرارداد با این شرکت فاقد اعتبار است که این شرایط باعث کندی روند مذاکرات قراردادهای تجارت آزاد بین دو کشور شد. مدت زمان معاهدهِ Atpdea بزودی به پایان میرسد و این بدین معنا است که روابط تجاری اکوادور با آمریکا کاهش خواهد یافت و بنابراین اکوادور مجبور خواهد شد که به دنبال بازارهای بینالمللی دیگری باشد.
دورنمای صنعت گل ناخوشایند است. آمریکا بیش از ۷۵٪ از صادرات گل اکوادور را مصرف میکند. بر اساس تخمینها شکست سیاست خارجی اکوادور سالانه بیش از ۳۰ هزار فرصت شغلی را در این کشور از بین میبرد.
مذهب
تقریباً ۸/۶۹٪ از اکوادوریها کاتولیک هستند. مدهِ مردم اکوادور معنقد هستند و در آیینها شرکت میکنند. در مناطق روستایی اکوادوربرخی مواقع، عقاید بومی و مسیحیت نیز وجود دارد.
تعداد مسلمانان در اکوادور بسیار کم و در حدود چند هزار است. تعداد یهودیان در این کشور تنها ۱۰۰۰ تن است که اغلب از ریشهِ آلمان و یا ایتالیایی هستند.
همچنین تعدادی یهودی سفاردیک (یهودیان جودو اسپانیایی) نیز وجود دارند. تعداد کمی از آنها در حال حاضر اعتقادات جودوی دارند و بیشتر مسیحیانی هستند که اجدادشان کاتولیک شدهبودند.
فرهنگ
فرهنگ اصلی اکوادور با اکثریت مستیزوی اکوادور تعریف شدهاست و مانند نیاکانشان تلفیقی از اروپا، عوامل سرخپوستی و نیز متأثر از آفریقا است که از اجداد برده خود به ارث بردهاند. جوامع بومی اکوادور در ابعاد مختلف این فرهنگ غالب را پذیرفتهاند، اما برخی خود فرهنگی ویژهِ خود نیز دارند، خصوصا در جوامع دورتر منطقهِ آمازون. آفریقایی-اکوادوریهایی که کمتر به این فرهنگ غالب پیوستهاند، در واقع قربانیان بیکاری و تبعیضنژادی هستند.
ورزش
متداولترین ورزش در اکوادور و اغلب کشورهای آمریکای جنوبی فوتبال است. از جمله تیمهای حرفهای مشهور اکوادور «بارسلونا اس.سی» و «سی.اس.املک» از شهر گویاکویل، Liga Deportiva Universitaria de Quito و El Nacional (تیم نیروهای مسلح اکوادور) از شهر کیوتو و تیم «المدو» از شهر ریوبامبا و Deportivo Cuenca از شهر سیونکا است. مسابقههای اکوادور پربینندهترین وقایع ورزشی در اکوادور است. اکوادور در ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶ به دورهای نهایی راه پیدا کرد.اکوادور در جام جهانی ۲۰۰۶ با شکست دادن لهستان و کاستارایسا در گروه A پس از آلمان جای گرفت و برای اولین بار به دور دوم راه پیدا کرد که در این دور یک بر صفر در مقابل انگلیس متوقف شد. فوتسال نیز خصوصا به صورت جمعی در اکوادور متداول است.
طبقه متوسط و اشراف تحصیلکردگان اکوادور همچنین علاقهِ بسیاری به ورزش تنیس دارند و بسیاری از این میان به دستاوردهای بینالمللی قابلتوجهی دست یافتهاند که از آن جمله فرانسیسکو سگورا، آندرس گمز و در دههِ ۱۹۹۹۰ نیکولاس لاپنتی میباشد. بسکتبال نیز در اکوادور متداول است و «اکواوالی» که ورزش سه نفری مشابه والیبال است از جمله ورزشهای مخصوص اکوادور است. گاوبازی تنها در سطحی حرفهای در کیوتو در طی فستیوالهای سالیانه که یادآور ساخت این شهراست برگزار میشود، اما صورت خطرناک این ورزش rodeos montubios طی جشنهای محلی در بسیاری از مناطق روستایی همچنان برگزار میشود.
ورزشهای المپیک نیز در اکوادور متداول هستند، خصوصا از زمانی که در سال ۱۹۹۶ اکوادور اولین مدال طلای خود را در بارزیهای المپیک توسط جفرسون پرس در مسابقات راهپیمایی ۲۰ کیلومتر دریافت کرد. در اکوادور علاقهِ بسیاری به ورزشهای جدید مانند دوچرخهسواری در کوهستان، کوهنوردی، موتورسواری، موجسواری، پینتبال (اکوادوریها در قارهِ خود جزء شش تای اول قرار دارند) وجود دارد.